مفهوم خدا از دیدگاه کودکان

چگونه کودکان را با مفهوم خدا آشنا کنیم؟

بستر کاملا مناسب برای پرورش و تربیت کودک با انتخاب همسر مناسب آغاز می‌شود. همسرانی که یکدیگر را دوست بدارند، به یکدیگر احترام بگذارند و نسبت به هم صداقت، صبوری، نرمش و انعطاف داشته باشند، والدینی خواهند بود که قبل از تولد فرزندانشان تا حد زیادی محیط مناسب برای رشد و پرورش فرزندان را تأمین کرده‌اند. اما به‌طور کلی، والدینی که با یکدیگر و با فرزندانشان همواره با صداقت و نرمش توأم با اقتدار رفتار می‌کنند، از اوان کودکی الگو‌های مناسبی برای فرزندانشان هستند. وقتی یک پدر یا مادر دوست‌ داشتنی، مهربان و قوی، نمازی خالصانه می‌خواند بر کودک تأثیری عمیق می‌گذارد. اگر کودک سؤالی بپرسد چنین والدینی قادر به ارائه پاسخی مناسب با شرایط رشد ذهنی فرزند خود هستند زیرا یکدیگر را می‌فهمند و در مقابل هم مقاومت نمی‌کنند و خشمی ندارند. درک مفهوم خداوند نیز در گروه‌های سنی مختلف به شیوه‌های متفاوتی امکان‌پذیر است و بعضی روش‌های کلیشه‌ای مرسوم غالبا مورد پذیرش مخاطبان قرار نمی‌گیرند. قبلا هم اشاره کردم، ادراک مفاهیم مختلف تدریجی است و در فراز رشد رخ می‌دهد، به‌طور مثال درک مفاهیم عینی و ملموس در حدود سنی 6 الی 11سالگی آغاز می‌شود و شروع ادراک مفاهیم انتزاعی حدودا از 12 سالگی است. اما ادراک از همان آغاز تولد وجود دارد، چیزی که تغییر می‌کند نوع آن است. لذا کودک براساس آنچه مشاهده می‌کند (رفتار اطرافیان و به‌خصوص والدین) و آنچه می‌شنود، می‌آموزد. کودک تا قبل از سنین 11-10 سالگی خدا را درک می‌کند اما برای این منظور باید قالب محسوسی به او بدهد و اکثر کودکان از نماد‌های روحانی استفاده می‌کنند. این کفر و غلط نیست چون تنها راهی است که به ادراکش کمک می‌کند. باید این نوع ادراک صورت بگیرد تا در سنین بعدی بتواند خدایی که همه جا هست ولی دیده نمی‌شود، زاییده نشده و نمی‌زاید و… (به‌صورت انتزاعی) را ادراک کند. آموزش مذهبی می‌تواند در هر سنی مفید باشد مشروط بر اینکه بر‌ای آموزش برنامه‌ریزی علمی صورت گیرد و افراد واجد شرایط با استفاده از روش‌های مناسب و در عین حال جذاب، این آموزش را انجام دهند. منظور من از افراد واجد شرایط کسانی هستند که معلومات دینی کافی و توانمندی علمی و تجربی در روانشناسی کودک داشته باشند و مهم‌تر آنکه کودکان را دوست بدارند و از مهارت کافی برای ایجاد ارتباط با کودکان بهره‌مند باشند. تا‌کنون با موارد متعددی مواجه شده‌ام که عدم‌برنامه‌ریزی و بی‌انگیزگی، دانش محدود و رفتار نامناسب آموزگار موجب بروز حالت انفعالی در کودک شده است و البته عکس این مسئله هم امکان دارد.

گرداورنده : سارا گودرزی

، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *