تشخیص رویاهاواختلالات کودکان از طریق نقاشی
میتوان میان بیان مفهوم نقاشی و تعبیر خواب و رؤیا شباهتهایی دید. خواب و رؤیا یک مرحله تنظیم و تقسیمبندی آگاهانه افکار و خاطرات و دوبارهسازی ناخودآگاهانه حوادث قبلی است. نقاشی نیز همینگونه است. نقاشی کودک را در مراحلی که حوادث اطراف را دستهبندی و عرضه میکند و روند تدریجی و تکامل یافتهای از زمان خط خطی کردن تا زمانی که خطوط معنیدارد و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منظمی رسم میکند، میتواند چیزی شبیه به خواب و رویا معنی کرد. نقاشی نیز مانند خواب و رؤیا به کودک امکان میدهد تا اطلاعاتی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. کودک در هر دو مورد خود را از ممنوعیتها رها میسازد. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم.
مثلاً کودکی ممکن است به دلیل اینکه دیشب درجایش خرابکاری کرده و سرزنش شده احساس گناه کرده باشد و در نقاشی اش شکل حیوان خاصی را مثل مارمولک بکشد. کشیدن حیوانات درنده نشانه فشارهای درونی مخفی کودک است. مثلاً کودکی که نسبت به برادر کوچکتر تازه به دنیا آمده اش حسادت می کند، در نقاشی ممکن است گرگ بکشد که این نشان دهنده ترس و دلهره کودک از تازه وارد کوچولو است.
وقتی بچهها برای آدمک نقاشیشده خود دست و دهان نمیگذارند، نشاندهنده آن است که دچار خجالت و ارتباط سخت هستند. آنها از افسردگی رنج میبرند. وقتی از بچه میخواهیم رازی را نگه دارد یا طلاق و اتفاق خاصی رخ داده که او نباید در باره آنها صحبت کند، بار هیجانی سنگینی به دوش او گذاشتهایم و او حس میکند که حق حرف زدن ندارد. در این صورت نقاشی بدون دهان و دست میکشد.
نقاشی یک کودک مبتلا به اوتیسم : نقاشیهای خاص و تکراری به صورت دایناسور یا تصاویر تکراری دیگر بیانگر اختلالات ارتباطی از طیف اوتیسم است. کودکانی که اینگونه و فقط یک شیء را به صورت تکراری نقاشی میکنند، علایقی محدود دارند؛ علایقی خاص که البته در دیگران به این شدت نیست. همه هموغم این کودکان تنها به یک چیز است؛ در حالی که برای دیگران چنین نیست. تمام فکر و رویاپردازیها و اسباببازیهای این کودک میتواند به دایناسور محدود شود. چنین کودکی در انتخابهایش محدودیت دارد، ارتباطاش با محیط کم است و این بیانگر اختلال طیف اوتیسم است که باید درمان شود. کودک دچار حالتی است که معمول نیست و فقط یک نقاشی، یک اسباببازی و وسایل محدودی دارد.
نقاشی یک کودک دچار اضطراب جدایی: در این نوع نقاشی، پدر که باید مظهر قدرت باشد و حضورش اضطراب را کم کند، کوچک کشیده شده؛ در حالی که به طور طبیعی پدر باید بزرگتر باشد. این به آن معناست که پدر خیلی حضور ندارد و نقش حمایتی خود را زیاد اعمال نمیکند. البته این عامل اضطراب نیست. ولی چون پدر زیاد حضور ندارد، مادر، همهچیزش بچه میشود و بچه نیز او را بزرگ میکشد. فرزند کوچکتر دورتر از مادر کشیده شده و این نشان میدهد که او نگران از دست دادن مادر است؛ بنابراین خود را نزدیکتر میکشد. اگر بچهای خود را کوچکتر بکشد نشاندهنده ترسو بودن و اعتماد به نفس پایین اوست.
گردآورنده : سارا گودرزی