از معلمان ژاپن ایده بگیریم
.آموزگاران در تمامي سطوح، هدف از آموزش را رهنمون كردن دانشآموزان براي انسانهايي پيشرفته تر از آنها ساختن ميبينند. آموزگاران كلوبهاي دانشجويي را سازماندهي بر آنها و نظارت ميكنند و به هماهنگ سازي رويداهاي در سطح مدرسه كمك مينمايند. معلّمان بويژه در سطح ابتدايي تأكيد دارند كه نقش آنان بهبود كلّي آموزش كودكان بوده است، نه فراهم آوردن آموزش علمي صرف براي آنان .
معلّمان ژاپني و والدين تأكيد زيادي بر اصول اوّليه يادگيري دارند.هنر، موسيقي و آموزش جسماني نقش مهمي در برنامة عمومي آموزشي بازي ميكنند كودكان ميزان زيادي وقت صرف برنامه ريزي آماده سازي و شركت در رويداد هاي سالانة در سطح مدرسه ميكنند كه ارتباط مستقيم با موفقيتهاي علمي ندارند .واژة تحصيل، يك سري معاني گسترده تري در شرايط ژاپن دارد تا در آمريكا. تحصيل، آنطوركه يك مادر به زبان ميآورد، وظيفهاي مادام العمر است. فرد ميآموزد كه چگونه يك همسر، مادر، همكار، و شايد حتّي يك بازنشسته باشد.به عقيدة معلمين،ايجاد نگرش مثبت درمورد تحصيل در سالهاي اوليه،حياتي تر از موفقيتهاي علمي و اجتماعي بعدي ميباشد.معلّمان و والدين بسياري از مشكلات اساسي دانشآموزان همچون تنفّر از رياضي و علوم، فقدان خلاقيّت، امتناع از تحصيل، و خشونت را با شكستهاي اوليه در آموزش كودكان مرتبط ميدانند. به اعتقاد تحصيلكرده هاي ژاپني، اگر كودكان در شناخت در مورد دنياي خود هيجان زده شوند، به تقيب مطالعات خود در سالهاي بعد ادامه ميدهند. و از آن به بعد به تعبير كلّي، دانشآموزاني داراي انگيزش خواهند شد .از سالهاي اوليه به بعد، به كود كان ژاپني آموخته ميشود كه در گروههاي كوچك ( han) و همزمان بعنوان همشاگردي، همكلاسي، و اعضاء كلّ كلاس كار كنند. اين لايه هاي چندگانه گروه وابسته بنظر ميرسد حسي قوي از اتحاد باكلاس ايجاد ميكند. شخص دانشآموز كمتر بخاطر پيشرفتهاي شخصي خود شناخته ميشود تا ارتباطات و مشاركتهايي كه باگروه، كلاس، سطح، يا مدرسه داشته است .تحصيل كرده هاي ژاپني هم چنين برعلائق كودكان متوسط و پايين تر از متوسط توجه نشان ميدهند.معلّمان تأكيد جزئي بر قابليتهاي ذاتي دارند، و اغلب معلّمان مدارس ابتدايي از راه خود فراتر ميروند تا استعداد را فداي علاقه و تلاش نمايند.
از معلمان ژاپن ایده بگیریم
از واژة تفاوتهاي استدادي ( نوريوكوسا ) معمولاً احتراز ميشود و تفاوت در سطوح حاكي از مهارت (شوجوكودو ) ارجحيت دارد.اين رجحان نشان دهندة اين واقعيت است كه معلمين ژاپني عميقاً نگران تقسيم كودكان بر اساس استعداد آنها ميباشند. يك دليل عدم استفاده از گروه بندي بر اساس استعداد آنها ميباشند. يك دليل عدم استفاده از گروه بندي بر اساس استعداد از طرف معلّمان اينست كه اين كار به كودكان از نظر احساسي چنان صدمه ميزند كه آنها انگيزة خود براي تحصيل را از دست ميدهند. معلّمان ژاپني اعتقاد دارند كه انگيزة كودك نقطة عطف موفقيّت اوست و تمام كودكان با تشويق مناسب قادر به كسب مهارت و استادي در برنامه هاي آموزشي ميباشند.معلّمان ژاپني معمولاً مطرح شدن تفاوتهاي استعدادي را در نتيجة پرورش نيافتن ودر پيشينة خانوادگي ميبينند. معلّمان استعداد ها را ذلتي در نظرنميگيرند، بلكه فكرميكنند كه قابليتها بايد از طريق تلاش فردي اكتساب گرفته شوند. باستثناء دانشآموزاني با معلوليتهاي آشكارا قابل تشخيص، معلّمان تمام دانشآموزان را قادر به موفقّيت درمدرسه ميبينند. از تلاش فردي اغلب بعنوان منبع و منشاء موفقيّت و استعداد با لا ياد ميشد.
افرادبرخوردار از« ذهن قوي »نشان ميدهند، يا كساني كه انگيزة قوي دارند دانشآموزاني در نظر گرفته ميشوند كه در رياضي، علوم، و ديگر زمينه ها عالي خواهند بود. آنچه كه اغلب اين افراد را از ديگر همكلاسيهايشان متمايزميسازد نوع روابط اوليه خانوادگي آنها و تأثيراتي است كه با رشد كودك اين روابط اوليه برجا ميگذارند. دانشآموزاني كه اجتماعي نيستند، پيش از ديگر دانشآموزان « كفگيرشان به ته ديگ ميرسد » و درنتيجه، عقب ترميمانند و كمتر درگير امور مدرسه ميشوند .
از معلمان ژاپن ایده بگیریم
انگيزه بعنوان ويژگياي در نظر گرفته ميشود كه آموزگاران ميتوانند به شكل فعّال با تشويق كودك به مطالعه موارد مورد علاقه اش دراو پرورش دهند، و از اين طريق حس هيجان و كسب مهارت كودك را عميق سازند، زماني كه اين وابستگي به مدرسه و فعاليّتهاي كلاسي بوجود بيايد، علاقه به ياد گيري يا مطالعه به طور جدّي در ذهن يا روح كودك ريشه خواهد گرفت .برنامه هاي ويژة تيزهوشان يا برنامه هايي كه به كودكان اجازه ميدهد به ميزان متفاوتي رشد كنند، در مدارس ابتدايي و راهنمايي دولتي ژاپن تقريباً ناشناخته هستند. با اين وجود، جوكو Juku، فرصتهاي مشابهي را درخارج از مدرسه فراهم ميآورد، ضبط نمره، و ناديده گرفتن نمرات وجود ندارد، با اين حال، تقريباً تمام مدارس ابتدايي و مقدماتي متوسطه ژاپن كلاسهاي ويژهاي دارند كه اغلب اساميجذّاب همچون « كوهستان سبز » به آنها داده شده ودر اين كلاسها به دانشآموزان با معلوليتهاي جّدي،جدا از ديگر بچه ها آموزش داده ميشود. برنامة آموزشي اين كلاسها آسانتر از برنامه ايست كه در كلاسهاي اصلي اجرا ميشود، دانشآموزان بندرت با همتاهاي خود در روند اصلي ارتباط برقرارميكنند.با وجود يكه ايده آل اصلي ژاپني ها براي به حساب آمدن است، امّا محدوديتهاي آشكاري در مورد اين مشمول وجود دارد. در طول سالهاي تحصيل اجباري، فقط دانشآموزاني با معلوليتهاي جّدي خارج از روند اصلي نگه داشته ميشوند. با اين همه، به هنگام ورود به دبيرستان تمام دانشآموزان بر اساس نمره هاي امتحان ورودي در دوره هاي مختلف دبيرستان رده بندي ميشوند .
دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا