انضباط کودک

انضباط کودک

انضباط: آسان‌گیری و محدودیت‌ها(6)
هرگز نباید به کودک اجازه داد که والدین خود را بزند. این قبیل حملات بدنی، هم برای کودک و هم برای والدینزیان آورند. این حملات سبب می‌شوند که کودک نسبت به مقابله به مثل والدین احساس وحشت و نگرانی بکند. این حملات سبب می‌شوند که والدین احساس خشم و نفرت بکنند… برای آنکه کودک احساس گناه و نگرانی نکند و برای آنکه والدین بتوانند از لحاظ احساسی نسبت به کودک مهربان باقی بمانند، لازم است که کودک، از زدن دیگران منع شود.
گاهی، شخص صحنه‌های خفت‌آوری مشاهده می‌کند که در آنها، مادر، مثلاً برای آنکه از ناحیه قلم پا مورد حمله واقع نشود، به کودک پیشنهاد می‌کند که به جای آن به دستش حمله‌ور شود.
به طور مثال مادر سی ساله‌ای در حالیکه بازویش را در برابر کودک چهارساله‌اش قرار داده بود، به او چنین التماس می‌کرد: «می‌توانی کمی مرا بزنی، ولی نباید راست راستی به من صدمه برسانی.»
در این موقع، آن کس که شاهد صحنه است، وسوسه می‌شود که دخالت کند و بگوید: «خانم، این کار را  نکنید، اگر شما او را بزنید ضررش کمتر از این خواهد بود که او شما را بزند.»
مادر میبایستی بیدرنگ از حمله کودک جلوگیری می‌کرد:
«نزن. هرگز نمی‌توانم بهت اجازه بدهم که این کار را بکنی.» «اگر اوقاتت تلخ است، با حرف زدن بهم بگو.»
محدودیتی که کودک را از زدن والدین خود منع می‌کند، تحت هیچ‌گونه شرایطی نباید تغییر کند.
تعلیم و تربیت موثر کودک براساس احترام متقابل بین والدین و کودک  استوار است
بدون اینکه والدین نقش الگو را از دست بدهند. وقتی مادر به کودک می‌گوید که او می‌تواند «بزند ولی صدمه نرساند»، در واقع از او می‌خواهد که میان آنها تفاوت بسیار شگرفی قایل شود؛ از کودک بدون اینکه با مقاومت مواجه شود، خواسته می‌شود که محدودیت برقرار شده را امتحان کند و اختلاف موجود  بین زدن بازی گوشانه و صدمه رساندن واقعی را بیابد.
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران

، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *