ترس های کودکانه

ترس های کودکانه

برای آنکه به کودکانمان کمک کنیم تا بر ترس هایشان غلبه کنند ، باید اول نسبت به انواع ترس در بچه ها و علل آن شناخت پیدا کنیم. تا حدی ان را طبیعی بدانیم و کمک شان کنیم . ما سعی کرده ایم ترسهای شایع در دوران کودکی را برایتان فهرست کنیم:

 

حیوان ها و حشره ها :

بیش تر بچه ها در یک محدوده سنی خاص، دست کم از یک تیره خاص از حیوان ها و حشره ها، نظیر سگ، موش، مار و عنکبوت می ترسند. ممکن است این ترس، در یک برخورد واقعی با یکی از این حیوان ها یا حشره ها، ریشه داشته باشد. مثلا ممکن است سگی به او حمله کرده باشد یا گربه ای به روی او پنجول کشیده باشد. حتی ممکن است از واکنش منفی بزرگ ترها نسبت به برخی از حشره ها، کودک نیز از آن حشره، ترس در دل بگیرد.
اگر کودک، حیوانی بزرگ و قوی را ببیند که پنجه دارد یا حشره ای را ببیند که پرواز می کند یا نیش دارد، خیلی طبیعی است که از آن بترسد.

مرگ : ترس از مرگ هم، مانند ترس از مدرسه، ریشه در جدا شدن از کسانی دارد که بچه، دوستشان دارد. وقتی کودک، یکی از نزدیکان خود را از دست می دهد ، مرگ حیوان یا حشره ای را می بیند یا می شنود که بزرگ ترها درباره مرگ حرف می زنند، درباره مردن کنجکاو می شود. وقتی تصویری، هرچند مبهم، درباره مرگ در ذهن او نقش بست، ممکن است از مرگ احتمالی پدر و مادرش دچار تشویش و اضطراب شود. حتی ممکن است همه جا پدر و مادرش را همراهی کند تا مبادا آن ها بمیرند و او از آ ن ها جدا شود. در بیش تر موارد، مرگ حقیقی افراد نیست که بچه ها را می ترساند، بلکه ناپدید شدن پدر و مادر و تنها ماندن است که آن ها را می ترساند.

هیولا یا غول: بیش تر بچه ها از سن سه سالگی، دست کم یک هیولا، غول، روح و جادوگر برای خود دارند که آن ها را می ترساند. برخی از این ترس ها ریشه در فیلم های ترسناک یا عکس های وحشتناکی دارد که ممکن است بچه ها دیده باشند. البته برخی از این ترس ها نیز ریشه در تصورهایی دارد که بچه ها نمی دانند از کجا می آید. احساسی نظیر خشم، نفرت، انتقام از والدین و معلم نیز ممکن است باعث بروز چنین ترس هایی در کودکان شود. وقتی بچه ها چنین حس هایی در خود دارند، به صورت ناخودآگاه، این حس ها در وجود آن ها، به صورت موجوداتی ترسناک تصویر می شود.

احساسی نظیر خشم، نفرت، انتقام از والدین و معلم نیز ممکن است باعث بروز  ترس هایی در کودکان شود.

تاریکی: اضطراب جدایی از پدر و مادر و ترس از هیولاها، ترس دیگری را در وجود کودکان بیدار می کند و آن، ترس از تاریکی است. وقتی اتاق، تاریک یا نیمه تاریک است و کودک در تخت خواب خودش تنها خوابیده، ممکن است داستان ها و تخیل های وحشتناکی به ذهن او بیاید. زمانی متوجه این ترس فرزندتان خواهید شد که او برای رفتن به تخت خوابش، وقت کشُی می کند. مثلا مسوا ک زدن را خیلی طول می دهد یا در دست شویی زیاد می ماند؛ یک لیوان آب اضافه از شما می خواهد یا از شما می خواهد به جای یک داستان، دو داستان برایش بخوانید.

کابوس: ترس از تاریکی معمولا با ترس از کابوس همراه می شود. کابوس دیدن، یکی از شایع ترین مشکلات خواب بچه ها در سنین پیش از دبستان است. بچه ها در این سنین نمی دانند که رؤیاها، امکان تحقق در زندگی واقعی را ندارند. آن ها فکر می کنند که هیولاهایی که در خواب می بینند، می توانند در دنیای واقعی هم، آن ها را بترسانند و به آن ها آسیب برسانند. این طرز تفکر باعث می شود که آن ها از رفتن به تخت خوابشان بترسند یا اگر خوابیدند، باز هم کابوس ببینند.

مدرسه:

رفتن به مهد کودک یا مدرسه برای اولین روز ممکن است برای کودک ترسناک باشد، به ویژه اگر انتقال از خانه به مدرسه، ناگهانی باشد. دلیلش این است که بچه، ناگهان خود را در محیط جدیدی می بیند که در آن باید با کسانی که نمی شناسد، ارتباط برقرار کند. او همه این کارها را هم باید بدون حضور و کمک پدر و مادرش انجام دهد. اگرچه برخی از آن ها خیلی راحت با این تغییر کنار می آیند، اما برخی از آنها نیز با جدا شدن از پدر و مادرشان گریه می کنند و دچار اضطراب و استرس می شوند. اگر اضطراب و تشویش، شدید باشد، ممکن است فرزندتان از رفتن به مدرسه یا مهد کودک خودداری کند. ممکن است گریه کند، به دست و پایتان بیفتد و خودش را به مریضی بزند تا پیش شما بماند. حتی ممکن است به شما بگوید که از معلمش یا برخی از همکلاسی هایش می ترسد. در برخی موردها، ترس از مدرسه، به دلیل تجربه های تلخی است که در مدرسه داشته است. مثلا ممکن است معلمش، او را مقابل همکلاسی هایش خجالت زده کرده باشد؛ اما در بیشتر موردها، این ترس کودکان، ریشه در جدا شدن ناگهانی از پدر و مادر دارد.
منبع : مجله تخصصی شهرزاد

، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *