اسرار موفقیت والدین در تربیت کودکان
آیا موفقبودن به این معناست که فرزندانتان هیچگاه اشتباه نکنند، همیشه ساکت و مودب باشند یا مخالفتی با شما نداشته باشند؟ قبل از هر چیز باید بدانید که والدین موفق میدانند آموختن نظم، انضباط و هر چیزی که برای تربیت فرزندان لازم است یک فرایند آموزشی است، نه مجازات. آنها میدانند که رفتار و احساساتشان روی رفتار و احساسات فرزندشان تأثیر میگذارد. توجه و انرژی خود را معطوف به رفتار فرزندان خود میکنند و به جای کنترل، به همکاری نظر دارند. به فرزندانشان عزتنفس میدهند. بهعلاوه والدین موفق از فرزندان خود مطالب زیادی میآموزند و فرصتهایی را در اختیار فرزندانشان قرار میدهند تا خود آنها به این نتیجه برسند که چگونه باید رفتار کنند. آنها درباره آنچه حرف میزنند جدی هستند، پیگیرند و هنگام بروز مسئله و مشکل، آرامش خود را حفظ میکنند. آنها مجازات میکنند اما در این مجازات قصد تلافی و اذیت ندارند و در مقابل از رفتار خوب فرزندانشان قدردانی میکنند و از همه اینها مهمتر، والدین موفق آمادگی تغییر را دارند.در واقع اگر برای تربیت فرزندان خود راههای مختلف را امتحان کردهاید اما باز احساس رضایت و موفقیت نمیکنید، بهترین کار این است که خود را برای تغییر آماده کنید. اگر بپذیرید که نیاز به تغییر دارید بهخودتان اجازه میدهید که با راههای جدید آشنا شوید و قطعا یکی از آنها میتواند شما را به موفقیت برساند.
اغلب ما آنچه از نقش والدین میدانیم از پدر و مادر خود آموختهایم و معمولا همانگونه که پدر و مادرمان با ما رفتار کردهاند با فرزندانمان رفتار میکنیم. در بسیاری موارد طبق حدس و گمانهای خود عمل میکنیم که البته گاه موفق و گاه نیز با مشکل مواجه میشویم اما بهتر نیست برای اینکه کمتر دچار خطا شویم بیشتر بیاموزیم؟ بسیاری از والدین به اشتباه گمان میکنند که اگر به اندازه کافی فرزندانشان را دوست داشته باشند، آنها کمتر دچار خطا میشوند و بهتر رفتار میکنند. البته عشق و محبت بسیار، لازم و ضروری است اما بههیچوجه نمیتواند برای برخوردار شدن از تربیت صحیح کافی باشد. والدین نیازمند آموزش هستند زیرا به آنها امکان میدهد که از ایدههای خوب خود استفاده کنند. بهعلاوه هر چه اطمینانخاطر بیشتری داشته باشید بیشتر خودتان را کنترل میکنید، کمتر خشمگین میشوید و بهتر عمل میکنید. بچهها با الگوبرداری از کارهای شما تربیت میشوند؛ با گوش دادن، مشاهدهکردن و تقلیدکردن. آنها همچنین نگرشها، ارزشها، تجربیات شخصی و بعضی از عادتها را از طریق الگوبرداری یاد میگیرند.
بنابراین به رفتار خودتان دقیق شوید و به آن بیندیشید. فراموش نکنید کاری که در برابر آنها انجام میدهید بر اندیشه و رفتار آنها تأثیر میگذارد. آیا بهنظرتان جالب نیست که هر وقت رفتار نامناسبی دارید، فرزندانتان متوجه آن میشوند؟ ولی در بسیاری از موارد شما میگویید آنها نباید اینگونه رفتار کنند. بدینترتیب شما به آنها میگویید خودتان حق دارید کلمات ناخوشایند بگویید یا رفتار نادرستی داشته باشید اما آنها این حق را ندارند. ولی مطمئن باشید تا هنگامی که خودتان درست رفتار نکنید نمیتوانید توقع داشته باشید فرزندتان درست رفتار کند. بهتر است وقتی فرزندتان متوجه رفتار ناخوشایند شما میشود، به جای اینکه حالت تدافعی بگیرید برایش توضیح دهید که اشتباه کردهاید یا عصبانی بودهاید. وقتی به جای اینکه عصبانی میشوید با لحن آرام صحبت کنید به فرزندانتان میآموزید که چگونه خشم خود را کنترل کنند. هنگامی که برای کار اشتباه خود، معذرت میخواهید به فرزندتان یاد میدهید که مسئولیت اعمال و رفتارش را برعهده بگیرد. وقتی مودبانه حرف میزنید به فرزندتان آموزش میدهید که مودب باشد و…. بنابراین میبینید که تربیت صحیح فرزندانتان در گروی رفتار صحیح خود شماست. اگر درست رفتارکردن برای خود شما سخت است، طبیعتا نمیتوانید انتظار داشته باشید در تربیت فرزندتان موفق عمل کنید. هنگامی که در خانه شما هم مسائل جزئی، جروبحثهای طولانی میشود، چگونه توقع دارید فرزندی آرام و مودب داشته باشید؟
گرداورنده : سارا گودرزی