علل ترس و اثرات آن در کودکان

علل ترس و اثرات آن در کودکان

علل ترس و اثرات آن در کودکان

بررسی علل ترس در کودکان

سارا می‌گوید: تاریکی چیز وحشتناکی است. وقتی در تاریکی تنها هستم، حس می‌کنم پشت سرم، موجودات ترسناکی با چاقو به من حمله می‌کنند.گاهی صدای نفس‌ها و پاهایشان را می‌شنو اما می‌ترسم پشت سرم را نگاه کنم. قلبم بشدت می‌زند. دهنم خشک می‌شود و عرق می‌کنم.در تاریکی به‌تنهایی نمی‌توانم جایی بروم. پدر و مادرم مرا مسخره می‌کنند و گاهی هم دعوایم می‌کنند ولی نمی‌دانند که در تاریکی و تنهایی، پشت سر من چه خبر است.ترس یک صفت همگانی است که کم و بیش در عموم افراد وجود دارد. ترس به طور خلاصه برای حفظ انسان لازم است و روی هم رفته صفت بدی نیست. به وسیله ترس است که انسان از حوادث خطرناک فرار می‌کند و خودش را از مرگ نجات می‌دهد. بنابراین، ترس یکی از نعمت‌های بزرگ الهی است که خداوند آن را در وجود انسان به ودیعه نهاده است. همان‌طور که ترس در کودکان، امری طبیعی است و از یک الگوی رشدی پیروی می‌کند.

اولین ترس که اغلب کودکان بعد از 8 ماهگی با آن مواجه می‌شوند ، ترس از جدایی و دیدن غریبه‌هاست. این احساس (غریبی کردن) که ناشی از محدود بودن محیط حسی کودک است، در عین حال مربوط به دوره تکاملی کودک نیز می‌شود. کودک با توانایی خودش، فرد مورد اعتماد خود را  که غالبا مادر است ، می‌شناسد و از این رو حضور افراد غریبه در کودک ایجاد ترس می‌کند. چرا که آنها با فرد مورد اعتماد کودک فرق دارند.

پس از این مرحله از رشد شاهد شکل‌گیری احساس ترس دیگری در کودک هستیم، در این حالت کودک از این که از فرد مورد اعتماد خود جدا شود ، احساس ترس می‌کند و ما از آن با نام «ترس جدایی» یاد می‌کنیم. کودک در این دوره از رشد برای اولین بار جدایی را مثل یک درد تجربه می‌کند و انتظار دوباره قرار گرفتن در کنار فرد مورد اعتماد خود را دارد.

علل ترس و اثرات آن در کودکان

این ترس در 2 سالگی کاهش می‌یابد و جای خود را به احساس ترس دیگری می‌دهد که در سنین بالای 2 سالگی بروز می‌کند. آن ترس ، ترس از تاریکی است. کودک در این سن، توانایی تشخیص تاریکی و روشنایی، شب و روز و بیداری و خواب را تازه کسب کرده است و این توانایی هنوز در مرحله فوق ابتدایی آن عمل می‌کند. برای مثال اگر از کودکی در این سن بپرسید روز تولدت کی است، خواهد گفت «من باید هنوز 3 بار بخوابم و بعد روز تولدم است» بنابراین ترس از تاریکی با درک کودک از تاریکی و روشنایی آغاز می‌شود. اگر کودک شما از تاریکی می‌ترسد ، می‌توانید او را با نورهای کمتر مانوس سازید تا در طول ایام و تدریجا ترسش بریزد و به تاریکی عادت کند. هنگامی که خودتان کنار بچه هستید می‌توانید به مدت خیلی کوتاه چراغ را خاموش کنید. بعدا آرام آرام مدت آن را طولانی‌تر کنید.

کودک در 3 سالگی از شبح و حیوانات می‌ترسد. اگر کودک شما از حیوانات بی‌آزار می‌ترسد ، بی‌ضرر بودن آنها را عملا برایش اثبات کنید ، می‌توانید به آن حیوانات نزدیک شوید و آنها را لمس کنید و در دست بگیرید تا بچه به آرامی با ‌آنها مانوس شود و ترسش بریزد.

در این سن،‌ ناگهان محیط کودک که هنوز برایش مرموز است، توام می‌شود با ترس از اشیا و چیزها. دلیل این امر آن است که کودک در این سن از قوه تخیل خود بهره می‌گیرد و برای این که بتواند با محیط خود رابطه برقرار کند ، به اشیای اطراف خود زندگی می‌دهد ،  بدین معنی که تصور می‌کند اشیای پیرامون وی جان دارند و حرکت می‌کنند.

4 تا 5 سالگی دوره انواع ترس‌های ناشی از تطابق با محیط شروع می‌شود. هر کدام از این انواع احساس ترس، نیاز آن دارند که بی‌تاثیر شوند. این ترس‌ها (ترس از مهدکودک، ترس از دبستان، آسیب رویدادهای طبیعی، رویدادهای اجتماعی و…) یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند و کودک را آماده آن می‌سازند تا ترس‌های جدید را تجربه کند.

کودکان 5 تا 8 ساله نیز معمولا قواعدی از خود می‌سازند تا کمتر دچار وحشت شوند و حس اعتماد به نفس در خودشان ایجاد می‌کنند. مثلا روی جدول کنار پیاده‌رو راه نمی‌روند و وقتی به رختخواب می‌روند ، از والدین می‌خواهند 5 دقیقه بعد به سراغ آنها بروند.

بعضی ترس‌ها بعد از تجربه‌ای ناخوشایند بروز می‌کند و برخی دیگر هیچ علت ظاهری ندارد. ترس معمولا در موقعیت‌های خطرناک بروز می‌کند و بر اثر محرومیت احتمالی، وضعیت جدید تغییر در محیط خانواده افزایش می‌یابد. در ضمن مادران بی‌توجه یا مادرانی که مدام فرزند خود را تنبیه می‌کنند ، به ترس کودک دامن می‌زنند.

علل ترس و اثرات آن در کودکان

اثرات ترس بر کودکان

مجبور‌کردن کودک به این‌که با چیزهایی‌که از آنها می‌ترسد ، روبه‌رو شود ، اضطراب و دلهره او را بیشتر می‌کند و فشارهای سخت‌تری بر‌اعصابش‌ وارد ‌می‌سازد.

از نظر هوش نیز تاثیرات منفی برای کودکان دارد. کودکی که می‌ترسد، بی‌آن که از نظر هوشی مشکل داشته باشد، دقت و تمرکز کمتری دارد. در یادگیری مطالب کند است و دچار فراموشی و حواس‌پرتی می‌شود. در واقع ترس، فعالیت‌های هوشی را مختل و گاه متوقف می‌کند و مانع بروز توانایی‌های ذهنی کودکان می‌شود. بیشترین تاثیر منفی ترس، بر جنبه‌های عاطفی و اجتماعی کودکان است. ترس گاهی سبب افسردگی، خجالت و گوشه‌گیری می‌شود و کودکان را از فعالیت، شادی و تحرک لازم بازمی‌دارد.

پیشگیری بهتر از درمان است

1- به هیچ وجه کودکانمان را نترسانیم.

2- به هیچ وجه کودکان خود را در موقعیت‌های ترسناک قرار ندهیم.

3- مانع از مشاهده، شنیدن و خواندن داستان‌های ترس‌آور و وحشتناک، از سوی کودکان شویم.

علل ترس و اثرات آن در کودکان

4- خودمان ترسو نباشیم یا اگر از موقعیتی یا از چیزی ترس داریم، پیش کودکانمان آشکار نکنیم.

5- برای آرام کردن کودکانمان هیچ وقت آنها را از موقعیت‌ها، اشخاص و حیوانات نترسانیم.

6- با ایجاد امنیت خاطر در محیط خانواده، کودکان خود را آرامش دهیم تا آنان از درون دچار اضطراب و ترس نشوند.

7- هرگز کودکان را مجبور نکنیم کاری را که از آن می‌ترسند، انجام دهند.

8- به کودکان فرصت دهیم تا آزادانه و بدون روبه‌رو شدن با تمسخر و تهدید، ترس‌های خود را بیان کنند و درباره آنها توضیح دهند.

9- برای تربیت کودک، از تهدید جدا خودداری کنید.

10- کودکان را از سگ و گربه نترسانید. یکی از عادت‌های غلط بعضی مادران این است که برای آرام کردن بچه‌ها، پشت در و دیوار خورخور می‌کنند و به در و دیوار مشت می‌زنند و به این وسیله او را می‌ترسانند تا آرام بگیرد.

11- برای تنبیه‌، کودکان را در جاهای تاریک و وحشت‌زا حبس نکنید.
منبع: جام جم آنلاین – سایت تبیان

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *