والدین مختلف، سبک های مختلف

والدین مختلف، سبک های مختلف

عطیه رضایی، روانشناس بالینی

والدین معمولا وقتی می خواهند رفتار بچه های خودشان را تغییر دهند یا به عبارت دیگر فرزندان خود را تربیت کنند از سه روش یا سه سبک استفاده می کنند:

در اولین روش که به آن سبک قدرت مندانه می گویند، معمولا والدین با قدرت هرچه تمام تر فرزند خود را به انجام کار مورد نظر وادار می کنند،و از فرزندان خود می خواهند که مطابق میل و خواسته آنها رفتار کند.

در روش دوم که سبک فرزندپروری پیشنهادی است ،والدین رفتار جدیدی را به فرزند خود یاد می دهند بدون اینکه فرصت فکر کردن را به فرزند خود بدهند.

و در روش سوم که سبک توضیحی نامیده می شود،والدین به فرزند خود درباره کار اشتباهی که انجام می دهد و احساسی که آنها پیدا کرده اند توضیح می دهند.

روشن است که وقتی والدین سعی می کنند رفتار فرزند خود را تغییر دهند هر چه می گویند و هر کاری که انجام می دهند الزاما در یکی از این سه روش قرار نمی گیرد و معمولا والدین از دو یا سه روش به طور توامان استفاده می کنند.

بیایید نگاهی به هر کدام از این سه سبک فرزندپروری و مشکلاتی که به دنبال آن می آید بندازیم و آنها را در دید وسیع تری مطالعه کنیم و در آخر روش چهارمی را فرا بگیریم که بسیار منحصر به فرد و کاربردی است و به عنوان رویکرد حل مشکل نام می گیرد مرور کنیم.

والدین مختلف، سبک های مختلف

سبک فرزندپروری مقتدارنه

والدینی که از روش قدرت در برخورد با فرزند خود استفاده می کنند فکر می کنند که با قوی بودن و تحمیل خواسته خود می توانند روی رفتار کودکان شان تاثیر بگذارند.

این دسته از والدین فکر می کنند تنها کسانی هستند که حق دارند به فرزند خود دستور بدهند و آنها نیز باید اطاعت کنند.

روش های اشتباهی که این دسته از والدین به کار می برند معمولا به این صورت است که با داد کشیدن سعی می کنند توجه کودک را به خود جلب کنند یا اینکه از عبارات کوچک کننده و تحقیر آمیز استفاده می کنند و یا بدتر از همه اینها برای هر کار اشتباه از سمت کودک از تنبیه بدنی استفاده می کنند.

استفاده از این روش ممکن است کودکان را مهار کند و بتواند آنها را تحت کنترل درآورد اما در واقع باعث می شود این کودکان احساس خشم و سرخوردگی کنند.اگرچه همه کودکانی که والدین شان از رویکرد قدرت استفاده می کنند به افراد پرخاشگر و خشونت طلب تبدیل نمی شوند اما تحقیقات روانشناسان نشان می دهد که والدین این دسته از کودکان پرخاشگر اغلب والدینی قدرت طلب و کنترل کننده داشته اند. نکته بسیار مهم در این مطلب است که چون داد زدن و کتک زدن والدین این پیام را به کودک می رساند که این دو روش ابزار های درست برای ابراز وجود هستند ،کودک نیز آنها را یاد می گیرد.

این روش ممکن است در کوتاه مدت موثر به نظر بیاید ولی در بلند مدت باعث تغییر رفتار از سمت کودک نمی شود.

والدین مختلف، سبک های مختلف

سبک فرزندپروری پیشنهادی

بسیاری از والدین وقتی که می بینند فرزندانشان مشغول دعوا کردن با یکدیگر هستند سعی می کنند به آنها پیشنهاد بدهند که مثلا:با ملایمت به خواهرت بگو که مزاحم درس خواندن تو نشود.

ظاهرا این روش کاملا معمول و منطقی به نظر می رسد،اما مشکل این جاست که در رویکرد پیشنهادی والدین به جای کودکان فکر می کنند.رویکرد پیشنهادی در هنگام بروز مشکلات مابین والدین و فرزندان نیز زیاد استفاده می شود.مثلا وقتی که کودک شما تکالیفش را به موقع انجام نمی دهد،والدین سعی می کنند به سادگی به فرزند خود پیشنهاد دهند که از مدرسه که برگشتی تکالیفت را انجام بده تا راحت بتوانی بعدازظهر بازی کنی.

اگر شما مدام از این روش استفاده می کنید و برای حل هر مسئله ای به فرزند خود پیشنهاد می کنید که این کار یا آن کار را انجام دهد فرزند شما منفعل و پذیرا می شود و قدرت تصمیم گیری خود را از دست می دهد.

سبک فرزندپروری توضیحی

در بسیاری از مواقع والدین متوجه می شوند که رویکرد پیشنهادی آنچنان که باید مفید به نظر نمی رسد و بنابراین سخت تلاش می کنند تا برای فرزند خود توضیح دهند بابت کار اشتباهی که انجام داده آنها چه احساسی پیدا کرده اند.

مثلا وقتی یک مادر خطاب به فرزند خود که با خواهرش دعوا کرده است می گوید:وقتی با خواهرت اینجوری صحبت می کنی من واقعا عصبانی می شوم.شاید استفاده از این رویکرد مفید باشد ولی واقعیت این است که بیان احساس واقعی ما به کودکان کمتر احساس گناه و عذاب وجدان را به آنها القا می کند و کمتر موثر است.

چون در این روش دوباره والدین نقش فعال را به عهده می گیرند و کودکان منفعل می شوند،معمولا بعد از مدتی ارتباط والدین با کودکان قطع می شود چون این احساس در آنها شکل می گیرد که انگار هر توضیحی را هزار بار شنیده اند و دیگر تمایل ندارند که به آن گوش کنند.

والدین مختلف، سبک های مختلف

و اما رویکر چهارم

سبک فرزندپروری با محوریت حل مشکل

این روش کودکان را درگیر فرایند تفکر درباره آنچه انجام داده اند می کند و یاد می گیرند که متوجه بشوند از ابتدا به چه دلیلی این رفتار را انجام داده اند مثلا فکر کنید مادری که از دست فرزند خود به دلیل بدرفتاری با خواهرش ناراحت است از او می پرسد :فکر می کنی وقتی با خواهرت بدرفتاری می کنی او چه احساسی خواهد داشت؟در این وضعیت کمتر احتمال دارد که کودک سرسری سر خود را برگرداند و خود را از گفتگو بیرون بکشد.وقتی شما از کودک خود می پرسید به رفتاری که کرده است فکر کند آنها متوجه و مشتاق می شوند تا در گفتگو نقشی شرکت کننده و فعال داشته باشند و به عبارتی استفاده از این سبک فرزند پروری باعث می شود کودکان به احساسات دیگران نیز حساسیت نشان دهند و به پیامد ها و نتایج ها رفتار خود آگاه باشند و سعی کنند راه حل های جایگزین ممکن در رابطه با مشکل خود را پیدا کنند و از آنها استفاده کنند.استفاده از این رویکرد باعث می شود که تغییرات رفتاری بلند مدتی در فرزند دلبند شما ایجاد شود و او این توانایی را پیدا کند که به مسئله پیش آمده از نگاه دیگری فکر کند و برای آن تصمیم بگیرد.

عطیه رضایی

روانشناس بالینی

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *