عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

بدون تردید دوران نوجوانی دشوارترین دوران برای والدین و فرزندان است. با وجود هر نوع رابطه‌ای که از قبل داشته‌اید، در این دوران ارتباط شما با فرزند نوجوانتان به چرخه و مراحل متفاوتی وارد می‌شود…   در وضعیتی که والدین، نوجوانان را ناسازگار می‌پندارند و نوجوانان هم رفتار والدین خود را قبول ندارند، امکان وقوع بسیاری از حوادث ناگوار برای نوجوان وجود دارد . نوجوان با رسیدن به سن بلوغ و بحران هویت، رفتاری ناسازگار از خود نشان می‌دهد .
پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیربنای شخصیت سالم یک نوجوان را بنیان می‌نهند . معمولا والدین، نوجوان خود را به صورت کودک می‌نگرند مثل این که گذشت زمان تغییری در وی نداده است. عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین می‌شود . نوجوانان به خود حق می‌دهند که در مسایل مربوط به خانه اظهار نظر کنند و افکار و عقاید و اعمال اعضای خانواده را مورد سوال قرار دهند . نوجوان ، آن کودک سربه راه قبلی نیست و در مقابل تحکم و دستورات والدین مقاومت می‌کند . یک نوجوان ایرانی در خاطرات خود چنین می‌نویسد : دوست ندارم که به من دستور بدهند ، مخصوصا اگر دستور آمرانه باشد . اگر دستور دهنده مادرم باشد گوش نمی دهم ، وقتی دستوردهنده برادر بزرگم باشد ناچارم که اجرا کنم و گرنه کشیده ای خواهم خورد . با این وجود ، وقتی برادرم به من دستور می‌دهد سعی می‌کنم فورا آن را اجرا نکنم و خودم را به نشنیدن می‌زنم . این کار به من فرصت می‌دهد تا خشم خود را فرو بنشانم . از جمله خصوصیات دوره نوجوانی مخالفت است . نوجوان با افراد ذی نفوذی که در اطراف او هستند به مخالفت برمی خیزد . والدین نیز در دایره مخالفت وی قرار دارند . این مخالفت به خاطر تشخص طلبی یا کسب استقلال یا جداسازی خود از دیگران است . مخالفت در پسران شدیدتر از دختران است این امر شاید به دلیل جرات و قدرتی است که پسران در طول رشد خود کسب می‌کنند . معمولا از دختران انتظار مخالفت خود را به صورت قابل قبول تری ابراز می‌دارند .

عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

در وضعیتی که والدین ، نوجوانان را ناسازگار می‌پندارند و نوجوانان هم رفتار والدین خود را قبول ندارند، امکان وقوع بسیاری از حوادث ناگوار برای نوجوان وجود دارد . نوجوان با رسیدن به سن بلوغ و بحران هویت، رفتاری ناسازگار از خود نشان می‌دهد . والدین افرادی هستند که با ارتباط صحیح با وی می‌توانند به او کمک کنند تا از این سن پرآشوب بگذرد نوجوان به تفاهیم نیاز دارد و باید به او کمک شود تا به استقلال همه جانبه برسد . خصوصیات و نحوه رفتار والدین به تکامل شخصیت نوجوان کمک می‌کند و یا جلوی رشد طبیعی او را می‌گیرد . خصوصیات والدین را می‌توان به صورت های زیر ترسیم کرد :
1) حالت اول ، پدر تندخو و مستبد ، مادر مهربان و آرام .
2) حالت دوم ، پدر مهربان و آرام ، مادر تندخو و مستبد .
3) حالت سوم ، پدر تندخو و مستبد ، مادر تندخو و مستبد .
4) حالت چهارم ، پدر مهربان و آرام ، مادر مهربان و آرام .
در خانواده نوع اول پسر ممکن است خود را با پدر  انطباق دهد و از روش تحکم آمیز وی تقلید کند و پدر را الگو قرار دهد و هر گونه خشونت را سرکوب کند و خواهر و برادر کوچک تر از خود را مورد ضرب و شتم قرار دهد . همچنین ممکن است بعدا در برابر مردم از روش پرخاشجویانه ای که از پدرش آموخته است استفاده کند یا ممکن است پسر رفتار مادرش را سرمشق خود قرار دهد و رفتار و خصوصیات زنانگی در وی تقویت شود . در این صورت از داشتن رفتاری مردانه محروم می‌ماند و در زندگی اجتماعی و زناشویی با مشکلاتی مواجه می‌گردد . دختر نیز ممکن است خود را ما مادر منطبق کند و از نظر رفتار مادری مشکلی نداشته باشد ولی تصویر نادرستی از مردان پیدا می‌کند و همه مردان را مانند پدر خود می‌انگارد و در زندگی بعدی و در برخورد با مردان مشکلاتی خواهد داشت .

عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

در خانواده نوع دوم ، دختر نمی تواند به آسانی خود را با مادرش انطباق دهد و در ایفای نقش واقعی خود به عنوان یک دختر دچار اشکال می‌شود . انطباق با مادر و پیروی از رفتار وی موجب می‌شود که در مناسبات خود با دیگران مستبد باشد و نتواند در روابط اجتماعی موفق گردد . پس به سادگی در این خانواده با پدر انطباق می‌یابد و رفتار او را الگو قرار می‌دهد . ولی در اثر نداشتن یک الگوی مناسب در رفتار مادری با مشکلاتی در آینده مواجه می‌گردد و نمی تواند در برابر جنس مخالف رفتار مناسبی داشته باشد . پسران چنین خانواده ای نسبت به زنان بدبین بوده و همواره آنان را مورد سرزنش قرار می‌دهند .
خانواده هایی را می‌توان “خویشتن ساز”  دانست که رفتار طغیانگرانه در نوجوان را یکی از بخش های مهم رشد آنان به حساب می‌آورند
در خانواده نوع سوم ، نه پسران و نه دختران الگوی مناسبی برای رفتار خود ندارند . نوجوان از طرف پدر و مادر مورد بی مهری قرار می‌گیرد و نمی تواند رفتار مناسبی را فرا گیرد . این خانواده ها زیر بنای مشکلات نوجوانان را پی ریزی میکند و چه بسا باعث بزهکاری ها و انحرافات آنان می‌شوند .
خانواده ایده آل ، خانواده نوع چهارم است ، در چنین خانواده ای روابط صمیمی و توام با احترام و تفاهم است در این جا باید متذکر شد که ضرورتا تمام خانواده های تحصیل کرده از نوع چهارم نیستند و در تمام سطوح اجتماعی و در تمام اقشار و طبقات ، تفاوت در روابط خانوادگی دیده می‌شود و به مشکلات خانوادگی و اشکال رفتاری نوجوانان می‌انجامد  شاید بتوان خانواده نوع چهارم را خانواده  “خویشتن ساز”  لقب داد . سه نوع دیگر خانواده ها به نوعی سلطه جو هستند که یکی از والدین یا هر دوی آنها می‌خواهند با اقتدار و سلطه حکم کنند . در این خانواده مجالسی برای ارتباط صحیح ایجاد نمی شود و تفاهمی در برخورد مسایل وجود ندارد .
خانواده هایی را می‌توان “خویشتن ساز”  دانست که رفتار طغیانگرانه در نوجوان را یکی از بخش های مهم رشد آنان به حساب می‌آورند . این طغیان به معنای باج خواهی و تهدید نیست بلکه نشانه ای از تشخص طلبی و استقلال طلبی است. آنان می‌دانند که نوجوان در صدد است که راه مستقلی را برای خودش انتخاب کند. در نتیجه عاقلانه نیست که الگوی بزرگسالی خود را بر او تحمیل کنند . بلکه باید به تناسب رشد وی، او را آزاد بگذارند . والدین خویشتن ساز به نوجوان خود کمک می‌کنند تا خلاق باشد، به روابط شخصی خود اهمیت دهد، آگاه از خویشتن باشد و بر این اساس عمل کند . والدین باید بدانند که با اجبار و تحمیل کاری از پیش نمی رود. بی‌شک مشکلات اخلاقی‌ برای نوجوانان رخ می‌دهد، حتی برای آن دسته از والدینی که صادقانه و به‌ طور منظم حق انتخاب و قدرت تصمیم‌گیری فرزندان را به کار گرفته‌اند.

عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین

یک جنبه مشکل، محدودیت رفت‌ وآمد است. این محدودیت یک محرک بزرگ است به‌خصوص به‌دلیل اینکه مادران می‌خواهند فرزندانشان در امنیت کامل باشند. لازم است خطوط مرزیتان روشن و آشکار باشد.
– تعیین زمان کنید. از واضح بودن آن اطمینان حاصل کنید.
– درصورت تاخیر، درباره زمان انجام کاری که باید انجام می‌شد گفتگو کنید. هنگامی که آنها از خانه خارج می‌شوند، با تلفن با آنها در ارتباط باشید و نگرانی به‌خود راه ندهید. از آنها بخواهید که درصورت نیاز به ماشین یا قرار گرفتن در موقعیت‌های خطرناک حتما با شما تماس بگیرند. اگر چنین شرایطی رخ داد به آنها اطمینان دهید که زمانی که به خانه رسید او را تنبیه نخواهید کرد.
– در مورد پیامدهای وقوع تاخیر به گفتگو بپردازید. مثلا بگویید یکی از پیامدهای آن این است که محدودیت رفت ‌وآمدهای آنها از هفته آینده تا زمانی که ثابت کنند در مورد زمان مسئول هستند، یک ساعت زودتر آغاز خواهد شد. وقتی این کار را انجام دادند دوباره می‌توانید به محدودیت‌های رفت‌وآمدی گذشته بازگردید.
مسئله مهم این است که از این روش به‌عنوان یک تنبیه استفاده نشود.

شاید تصمیم بگیرید تا زمان وجود محدودیت‌های منظم، به آنها اجازه داده شود که با دوستان بیشتری ارتباط برقرار کنند.این مراحل برای مدیریت محدودیت رفت‌وآمد، نوجوان را متقاعد می‌کند که برای تصمیم‌گیری درباره رفتار او، امری تعیین‌کننده است. مهم نیست مسئله چیست، چه درباره محدودیت‌ها باشد یا چیز دیگری، سعی کنید زمینه ایجاد قواعد کلی یکسانی را فراهم کنید. در حد امکان، شرایطی ایجاد کنید که نوجوانان بتوانند خودشان در مورد رفتارشان تصمیم بگیرند.
خلاصه، مشکلات رفتاری نوجوانان را باور داشته باشید. واکنش‌های خوب از طرف شما ایجاد واکنش‌های خوب را در نوجوانتان تضمین می‌کند.

به جای دلسرد شدن، نوجوانان را به اتخاذ تصمیم‌گیری‌های بهتر تشویق کرده و آنها را در برابر انتخاب‌های ضعیف به فعالیت وادارید. باید نوجوان را آزاد گذاشت تا به صورت منطقی با مسائل مواجه گردد . این کار مستلزم برخورد منطقی و درست والدین با آنهاست . بدون وجود یک رابطه منطقی و درست در رفتار والدین و نوجوان، زندگی برای دو طرف تحمل ناپذیر و سخت خواهد شد .
مهربان، استوار، صبور و با محبت باشید. شما ریشه مشکلات رفتاری نوجوان خود را با کمترین مشکل خواهید یافت.
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *