کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری

حواس پرتی، تکرار غیر عادی و رفتارهای اخلال گرانه در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری

حواس پرتي: حواس پرتي كودكان مبتلا به اختلال  يادگيري   اختلالهاي گوناگون ادراكي مرتبط  است .وی   ناتواني   نمي تواند حواس خود را بيش از چند دقيقه بر يك فعاليت متمركز كند و توجّه وي به آساني منحرف مي شود.كودك حتّي زماني كه از مسئله آگاه است در مي يابد كه تمركز داشتن بر يك كار بخصوص برايش فوق العاده دشوار است.ويژگي حواس پرتي در كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري احتمالاًدر همه درسها در مدرسه مورد توجه قرار مي گيرد.مايرز و هاميل اظهار مي دارند كه فعاليتهاي پيچيده و يا همراه با هراس مي تواند موجب روي آوري كودك به رؤيا يا انجماد فكري وي شود.از اين رو درسهايي را كه براي كودك دشوار است بايد به دقّت و از نزدك مورد توجه قرار داد.افزون بر اين به نظر مي رسد كه شمار قابل توجهي از مبتلايان به ناتواني يادگيري در كارهاي بي ارتباط به مدرسه چون تماشاي تلويزيون نيز با مشكل عدم توجه روبرويند.
تكرار غير عادي: تكرار غير عادي به تمايل برخي از مبتلايان به ناتواني يادگيري به تكرار مداوم رفتاري گفته ميشود كه به ويژه زمان ارائه آن درست و مناسب نباشد.كودكان مبتلا به اين اختلال در تغيير فعاليت و اقدام به فعاليت ديگر نيز دشواري دارند.
ميان تكرار غير عادي و مسئله حواس پرتي پيوند نزديكي وجود دارد  ميدارند كه  در مسئله تكرار غير عادي ،نمي توان به طور عادي توجه را كنترل كرد ،از اين روست كه توجه بي انقطاع به جهت معيني جلب مي شود در نتيجه درمان اختلال تكرار غير عادي معمولاً از طريق تمركز بر رفتارهايي است كه به كودك اجازه مي دهد به كار يا فعاليّت به خصوصي بيشتر توجه كند.

رفتارهاي اخلالگرانه :بسياري از رفتارها را كه در مبتلايان به ناتواني يادگيري مشاهده مي شود مي توان به طور عام در ميان رفتارهاي اخلالگرانه جاي داد .اينگونه رفتارهاي آشكار معمولاً به دليل اخلال در روند فراگيري و نظم كلاس ،و به علّت آن كه نميتوان پرخاشگري را ناديده گرفت ،نسبت به انواع ساير مشكلات عاطفي هيجاني براي معلم مهمتر است.رفتارهاي اخلالگرانه اي كه در كلاس درس نمايان ميشودو اغلب موجبات مشاجره با ديگر كودكان را فراهم مي آوردمعمولاً بر سر مسائلي جزئي چون تنه زدن يا هل دادن پديد مي آيد.اين عوامل شتاب دهنده زماني كه كودك زد وخورد يامشاجره را آغاز مي كند در درجه دوم اهميت قرار مي گيرد .بروز چنين رفتارهاي اخلالگرانه ،هنگامي كه معلم به صورت انفرادي يا گروههاي كوچك با كودكان كار مي كند و يا كلاس نسبتاً آرام است ،دور از انتظار نيست.
رفتارهاي اخلالگرانه كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري تا ميزان معيّني به ناتواني كودك در انجام يك كار بخصوص مربوط مي شود.برخي رفتارهاي كودك كه نمايانگر احساسات اوست مي تواند از سر خوردگي او نسبت به عدم موفقيت تحصيلي يا نبود تشويق مايه گرفته باشد.فرضيه ارائه شده از سوي دالرد و همكارانش مي گويد كه پرخاشگري هميشه از سرخوردگي ناشي ميشود .فراواني و شدًت سرخوردگي در نوع و ميزان پرخاشگري تاثير مي گذارد.

گردآورنده : سارا گودرزی

، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *