روشهای تقویت عزت نفس (1)
قصد داریم روشهای تقویت عزت نفس در کودکان و نوجوانان را در طی دو مقاله مورد بررسی قرار دهیم . برای ساختن محیطی که باعث رشد و پرورش عزت نفس کودک شود توجه به نکات زیر ارزشمند و مفید است . در این مقاله 4 مورد اساسی را همراه با مصادیق کاربردی بررسی می کنیم و در مقاله ی بعد به 14 مورد کلیدی دیگر اشاره خواهیم کرد …
1ـ پذیرش کودک به عنوان فردی ارزشمند، دوستداشتنی و شایسته از جانب والدین و سایر اطرافیانش .
واکنش کودک ـ والدین، اولین و سادهترین نحوهی «تعامل» انسانی به شمار میرود. واکنش افراد میتواند مثبت یا خوشایند (یک لبخند و یا تشویق ساده) و یا منفی و ناخوشایند (یک اخم و یا سرزنش ساده) باشد.
عکسالعملی که کودک از والدین خود دریافت میکند به قدری مهم است که اگر نتواند پاسخ مطلوب را در بر داشته باشد ، حتماً موجب عکسالعملی نامطلوب خواهد شد. به عبارت سادهتر ، اگر زمانی که کودکان در پی کسب توجه و حمایت اطرافیان خود هستند ، نادیده گرفته شوند و در عوض زمانی که کار خلافی انجام میدهند ، فوراً واکنشی دریافت کنند (مثلاً توبیخ شوند)، یاد میگیرند که وقتی در صدد کسب حمایت و توجه اطرافیان خود هستند، دست به رفتارهای ناخوشایند بزنند.
از طرف دیگر، پذیرش والدین میتواند « مشروط » و یا « بیقید و شرط » باشد. پذیرش مشروط این پیام را در بر دارد که: «اگر آن کار را انجام دهی دوستت دارم»، یعنی در غیر آن صورت دوستت ندارم. در حالی که پذیرش بیقید و شرط میگوید: « من تو را به خاطر خودت دوست دارم، چه رضایت مرا جلب کنی و چه جلب نکنی».
«پذیرش مثب بیقید و شرط » موجب رشد و تقویت حس اعتماد به نفس کودک میشود و « پذیرش مثبت مشروط » موجب تقویت رفتارهای خوشایند و پسندیده میشود. لازم به توضیح است که کودکان به هر دو نوع پذیرشِ مثبتِ مشروط و مثبتِ بیقید و شرط نیاز دارند. کودکانی که همواره از پذیرش مثبتِ بیقید و شرط برخوردار میشوند، ممکن است قدری خودسر و مغرور بارآیند. از آن طرف کودکانی که فقط از پذیرش مثبتِ مشروط برخوردار میشوند، ممکن است علیرغم خوب تربیت شدن، به تواناییهای خود اطمینان کافی نداشته باشند و احساس کنند، کمتر مورد محبت اطرافیان هستند. بزرگترین ترس کودک این است که والدینش او را دوست نداشته و رهایش کنند.
2ـ ایجاد محیطی سرشار از اعتماد ، امنیت و محبت بیقید و شرط ، احساس تعلق و توجه یکی از مؤثرترین روشهای پرورش کودک و دلگرم کردن آنان است.
« دلگرمی» به کودکان کمک میکند تا نسبت به خود و تواناییهایشان اعتقاد پیدا کرده، با جرأت کاستیهای خود را بپذیرند. بسیاری از والدین معتقدند که با حمایت از کودک، جرأت مقابله با مشکلات را به او میدهند و او را در راه رسیدن به اهدافش دلگرم میسازند. «دلگرمی» بر نقاط قوت و مثبت کودک تمرکز دارد. هدف از دلگرمی اعطای حس ارزشمندی به کودک است.
« دلگرمی» به کودکان کمک میکند تا نسبت به خود و تواناییهایشان اعتقاد پیدا کرده، با جرأت کاستیهای خود را بپذیرند.
3ـ رعایت احترام متقابل
سعی کنید با رفتارهای خود نشان دهید که هر فردی در خانواده دارای ارزش و احترام مخصوص به خود است. وکاسل در کتاب خود به نام «انضباط بدون اشک» ویژگیهای مهم کودک را چنین تعریف میکنند:کودکی که دارای عزت نفس است:
ـ به ارزش واقعی خود پی برده است.
ـ احساس تعلق میکند.
ـ اهدافی را انتخاب میکند که مورد قبول اجتماع است.
ـ توانایی ارضاء نیازهای خود را در شرایط مختلف دارد.
ـ بیشتر از آن که به فکر خود باشد، به فکر جمع است.
ـ مسئولیتپذیر است.
ـ به دیگران توجه میکند.
ـ به حقوق دیگران احترام میگذارد.
ـ حس مشارکت و همکاری دارد.
ـ دیگران را تشویق میکند.
ـ صداقت دارد.
ـ نهایت تلاش خود را میکند.
شاید شما با شناخت این ویژگیها و مقایسهی کودکان با یکدیگر قدری دچار ناامیدی شوید، اما نگران نباشید. زیرا کودکان را میتوان براساس قابلیتهای ذاتیشان پرورش داد و باعث رشد استعدادها و خصوصیات مثبت شخصیتیشان شد.
4ـ رعایت عدل و انصاف بین فرزندان، طوری که آنها متوجه این موضوع بشوند .
فرزندان کوچک خانواده، همیشه از این که در انجام وظایف و کارهای روزمره نتوانند مثل خواهر و برادرهای بزرگتر خود موفق باشند، تحت فشار هستند.
این موضوع تنها ناشی از فشار والدین نیست، بلکه به موقعیت «کوچک تر بودن» آنها بستگی دارد.
راه حل های مفید برای برخوردی عادلانه بین فرزندان:
الف – مطمئن باشید که با تمام فرزندان خود یکسان رفتار میکنید؛ و با توجه به موقعیت هر یک از آنها ـ چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ جنسیتی ـ قوانین و مسئولیتهایی را برایشان مشخص کنید. برای مثال، فرزندان بزرگتر اغلب اجازه دارند دیرتر از کوچکترها بخوابند و یا مسئولیت بیشتری بگیرند. در این گونه موارد بهتر است والدین شرایط سنی و علت تفاوتگذاری بین بچهها را برای کوچکترها توضیح دهند.
ب ـ توجه داشته باشید که از فرزندان کوچک بیش از حد حمایت نکنید. زمانی که فرزندانتان درصدد تلاش و رقابت برای کسب برابری و موقعیت خود هستند، سعی نکنید با گفتن چنین جملهای که: «او بچه است …» قضیه را خاتمه دهید. در اغلب موارد کوچکترها با پناه آوردن به والدین خود به ویژه مادر و کسب حمایتهای آنان فرزندان بزرگ را به دام میاندازند.
پ ـ بچههای کوچکتر را به انجام کارها و یا فعالیتهایی که بچههای بزرگتر در انجام آن دچار مشکل هستند، تشویق نکنید. به این ترتیب آنها میتوانند با شرایط و موقعیتهای مختلف آشنا شده و قابلیتها و استعدادهای خود را رشد دهند. دقت داشته باشید ، فرزندان کوچک را محدود به انتخاب فعالیتهای مورد دلخواه فرزندان بزرگ خود نکنید و به کوچکترها هم حق انتخاب بدهید. برای نمونه اگر فرزند بزرگ شما به یک رشتهی ورزشی علاقهمند است، از فرزند کوچکتر خود نخواهید که همان رشتهی ورزشی را انتخاب کند.
ت ـ هنگامی که به بچههای خود در انجام تکالیف درسیشان کمک میکنید، وقتی نوبت به کوچکترها میرسد، نگویید: «خسته شدم …» و یا «از خواهر و برادر بزرگتر خود کمک بگیر …»، زیرا با انجام این کار به او کمتوجهی کردهاید.
ث ـ هیچگاه او در جمع خانوادگی خود «کوچولو» خطاب نکنید؛ زیرا او رفته رفته بزرگ شده و از این که او را اینگونه صدا کنند، ناراحت میشود.
ج ـ هنگام بازی با دوستان و موقعیتهایی که بچههای کوچکتر رهبری جمع را به عهده میگیرند، آنها را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهید.
منبع:تبیان
ویرایش و تلخیص:آکاایران