غم دوری و جدایی را کودکان چگونه تجربه میکنند؟
این نوع غم نوعی حس طبیعی تنهایی یا سردرگمی است که هنگامی که فردی از خانواده، امور روزمره و محیط جدا میشود بروز میکند. غم غربت در هر سنی ممکن است پیش آید، امّا به ویژه در کودکانی که از پدر و مادر یا پرستاران اولیهشان جدا میشوند شایع است.
نوجوانان و جوانان نیز ممکن است به هنگام شروع مدرسه یا دانشگاه خود در یک شهر یا کشور دیگر، دچار غم غربت شوند. هم کودکان و هم بالغین، هنگامی که به یک محیط ناآشنا انتقال مییابند، احتمالاً چنین حسی را تجربه خواهند کرد.
کسانی که دچار غم غربت هستند معمولاً غمگین و یا حتی افسرده میباشند. غم غربت در هنگامی که فرد وقت آزاد دارد، مثلاً صبح زود، قبل از رفتن به رختخواب در شب، یا در اوقات استراحت، شدیدتر میشود. افرادی که دچار آسیبهای دیگری مانند طلاق یا از دست دادن فرد مورد علاقه خود شده باشند، بیشتر در مقابل غم غربت آسیبپذیرند.
کودکان بیشتر از بقیه نشانههای مرتبط با غم غربت را از خود بروز میدهند. این نشانهها شامل دوری گزینی از دیگران، خودداری از مشارکت در فعالیتها یا انجام رفتارهایی به منظور جلب توجه است.
کسانی که دچار غم غربت شده باشند به ندرت نیاز به مراجعه به پزشک یا درمانهای پزشکی دارند. معمولاً غم غربت باگذشت زمان، و با آشنا شدن تدریجی فرد با محیط جدید از میان میرود. امّا گاهی اوقات، غم غربت ممکن است آنقدر شدید و جدّی باشد که فرد به کمک متخصص برای کنار آمدن با هیجانات وابسته به آن نیازمند گردد.
غم غربت، همیشه قابل پیشگیری نیست. با این وجود، افراد میتوانند گامهایی به منظور آمادهسازی بردارند تا به آنها در این دوران گذار کمک کند. به ویژه، پدر و مادرها میتوانند اقداماتی انجام دهند که یاریرسان کودکانشان در مقابله با غم غربت باشد.
غم غربت، نوعی حس طبیعی غمگینی یا افسردگی است که به هنگام جدا شدن فرد از افراد، مکانها و روالهای روزمره که به او حس تعلّق و امنیت میدادند به وجود میآید.
غم غربت در کودکانی که از پدر و مادر یا پرستاران اولیهشان جدا میشوند شایعتر است. غم غربت در نوجوانان و جوانانی که برای ادامه تحصیل در یک شهر یا کشور دیگر، خانه را ترک میکنند نیز بسیار رایج است. بالغین نیز، به ویژه پس از جابجایی، ممکن است تحت تأثیر غم غربت قرار گیرند.
گرچه این هیجانات معمولاً با افزایش سن افراد و به دست آوردن درک بهتری نسبت به احساساتشان و طبیعت موقتی غم غربت، از شدّت کمتری برخوردار میشوند.
اغلب افرادی که دچار غم غربت میشوند، پس از یک دوره انطباق، به تدریج احساس راحتی بیشتری با محیط جدید پیدا میکنند. هر چند غم غربت ممکن است باعث نشانههای درماندگی و سردرگمی در فرد شود امّا به خاطر سپردن این نکته اهمیت دارد که این شرایط، موقتی و زودگذر است. بسیاری از مردم به تدریج با محیط جدید خو میگیرند و حتی ممکن است اصلاً متوجه نشوند که مشکل از بین رفته است.
در بعضی موارد، عوامل درونی دیگری نیز ممکن است در این مشکل دخیل باشند. برای مثال، کودکی که خانه را برای نخستین بار ترک میکند تا به یک اردوی شبانه روزی برود، ممکن است نوعی حس طرد شدن پیدا کند، به ویژه اگر خودش در این تصمیم دخالت نداشته باشد. این احساس هنگامی که خانوادهاش به شهر دیگری منتقل میشوند و او دوستانش را ترک میکند نیز ممکن است به وجود آید.
افرادی که دچار آسیبهای دیگری نظیر طلاق و یا از دست دادن فرد مورد علاقه خود شده باشند در مقابل غم غربت آسیبپذیرترند. افراد، مکانها و روالهای آشنا، در دورههای سخت و بحرانی زندگی، منبع آرامشبخشی به حساب میآیند.
▪ برخی از مردم بیشتر در معرض دچار شدن به غم غربت هستند. این افراد عبارتند از:
ـ کودکان در اردوهای شبانهروزی یا آنهایی که برای دورهای طولانی از خانه دور میمانند.
ـ نوجوانانی که به کار تابستانی،در مکانی دور از خانه، میپردازند.
ـ جوانانی که برای ادامه تحصیل به شهر یا کشور دیگری میروند.
ـ کودکان و بالغینی که به شهر یا کشور دیگری نقل مکان می کنند.
ـ مهاجرانی که در کشور جدیدی سکنی میگزینند.
افرادی که غم غربت دارند معمولاً غمگین و افسرده هستند. بروز این نشانهها در کودکان معمولاً بیشتر است. این نشانهها شامل دوریگزینی از دیگران، خودداری از مشارکت در فعالیتها یا انجام رفتارهایی به منظور جلب توجه است. از دیگر نشانهها می توان به گریهکردن، بیخوابی و ناراحتیهای جسمی مانند معده درد، گلو درد، سردرد، تهوع و علائم سرماخوردگی اشاره کرد. آنها ممکن است حتی برای آن که به یک مدرسه جدید نروند، تمارض کنند و خود را به بیماری بزنند.
غم غربت در وقت آزاد افراد، مثل صبح زود، شبها قبل از به رختخواب رفتن یا در اوقات استراحت شدیدتر میشود.
گردآورنده : سارا گودرزی