خیالبافی در کودکان

خیالبافی در کودکان

خیالبافی در کودکان

حالات کودکان خیالباف:
کودکان خیالباف حالت عادی ندارند. گاهی چنان در خیال فرو میروند که با خود میگویند، میخندند، حرف میزنند و در این راه نیروی زیادی را مصرف میکنند.
ــ در عالم خیال به دیگران پرخاش کرده و یا در ذهن خود کسی را تنبیه می کنند و در حال انتقام گرفتن از او خود را در می یابند.
ــ در عالم خیال گاهی حالت امر و نهی می گیرند و زمانی حالت دلسوزی و حالت هیجان آمیز در این رابطه و از خود احساس رضایت دارند.
ــ در مواردی این حالت را به خود می گیرند که به ارضای امیال و تمنیات خود مشغولند و اسیر دنیای خویشند تا حدی که پذیرش واقعیت برایشان دشوار است.
ــ گاهی آنها حالت معاشرت و سخنگوئی با دیگران را یافته و در عالم خیال سرگرم صحبت و معاشرت با فردی موهوم می شوند.

روحیه آنهــــا:
در حالت عادی کسل اند ولی در عالم رؤیا و خیالبافی شادند و خرسند. خیالبافی برای آنها پناهگاهی است که در سایه آن خود را شادان میسازند.
ــ بسیاری از آنها روحیه کودکانه دارند، به دروغگوئی معروف اند در حالیکه دروغ شان نوعی خیالبافی است که به صورت مرضی درآمده است.
ــ گاهی حالت خودستائی و به خود بالیدن دارند و کارها و افتخاراتی که ندارند به خود نسبت می دهند.
ــ روحبه شان روحیه ریاکاری، فخرفروشی، و همراه با پرگوئی و زمانی هم افسانه سازی است( که در این مورد بحث مستقلی خواهیم داشت ).
ــ روحیه موفقی برای خود پدید می آورند از آن بابت که در دنیای غیر واقعی خود را به همه آرزوهای خود دست یافته می دانند و جای و مقام و لذتی خیالی برای خویش فراهم می سازند. در عالم خود فرو می روند و با خیال خویش خود را سرگرم می کنند و برای خود موجبات غرور و خودبزرگ بینی را تهیه می بینند.

خیالبافی در کودکان

در روابط: اینگونه افراد به خود و دنیای خویش سرگرم اند. و بدین نظر ارتباط چندانی با دیگران ندارند و اگر هم زمینه ای برای ایجاد رابطه فراهم شود این امر آنان را خرسند نمی سازد.
ــ گاهی برای خود همبازی های خیالی تصور کرده و حتی به آنها نام و شخصیت خیالی می دهند و اعمال و صفات خاصی را به او نسبت می دهند.
ــ نیاز به فردی یا شیئی دارند که نقش مستمع را برای آنها بازی کند و مطلب شان را بشنود و این خود وسیله ای برای سرگرمی است.
ــ به سختی می توانند با مردم درآمیزند و مشکلات زندگی مردم را حل کنند. نقشه های افراطی و خیالی دارند که با واقعیت تطابق ندارد.
ــ و بالاخره خیالبافی به حقیقت وسیله ای است برای قطع رابطه با افراد و پدیده ها به گونه ای که تدریجا” از همه می گسلند و تنها به خود و اشیاء خود می پردازند.

مـــــوارد بـــــــــروز آنهــــــــا
بر این اساس که تصویر شد نیکو پیدا است که خیالبافی در چه مواقعی بروز می کند. در عین حال یادآور می شویم بروز آن در موارد زیر بیشتر است:
ــ در موردی که جهان حقیقی برای کودک بیش از حد تیره و غم انگیز باشد و او قادر به دریافت و تلقی درست از این جهان نباشد.
ــ زمانی که او از چیزی چون غذا، محبت، حمایت، امنیت و … محروم باشد بخواهد آن را به دست آورد.
ــ در مواقعی که شدیدا” خشمگین شود و راه چاره را بر خود سد ببیند.
ــ زمانی که شوق به برتری جوئی در او اوج گیرد و مقاصدی لذت آور را در روان تعقیب کند.
ــ هنگامیکه نمره خوبی بگیرد ولی آنرا در دیگران نبیند.
ــ در مـــواردی که ترس و اضطراب و تعارض او را به زانو درآورد.
ــ زمانی که مورد تجاوز و تعدی قرار گیرد و راهی برای نجات پیدا نکند.
ــ موقعی که آدمی نتواند خود را با اصول و ضوابط درخواست شده منطبق سازد و یا نتواند به گونه ای طبیعی امیال و آرزوهایش را برآورده کند.
ـ زمانیکه والدین خود را در حال درگیری و نزاع مداوم ببیند و موقعیت خود را خطرناک احساس کند.
ــ هنگامی که همبازی ندارد و در محیط خانواده تنها و فرزند یکدانه است.
ــ و بالاخره زمانیکه دچار اختلال روانی شده و تعادل خود را از دست داده باشد.

خیالبافی در کودکان

خیالبافـــــی در سنیـــــــن مختلف

به ندرت می توان دریافت که آغاز بروز این حالت در چه سنی است. کودکان قبل از سنین 3 هم برای خود دنیائی دارند و در آن دنیا برای خود فتح و شکستی را تصور می کنند و یا در وضع و حالی خود را تصور می کنند که دیگران را تحت سیطره خویش دارند. همچنان گاهی خود را در قالب فردی شکست خورده و محروم می انگارند و … ولی آنچه که در این بحث به قاطعیت می توان گفت این است که سن 3 سن خیالبافی است به ویژه در این رابطه که او در این مرحله موقعیت خود را به عنوان شخصیتی مستقل یافته است. در این سنین کودکان تجارب خیالی خود را حقیقت می پندارند و فرق بین این دو را نمی شناسند و به همین نظر ادعائی دارند که به نظر اولیا دروغ می آید. در سنین 3 تا 6 نیز هنوز زود است که کودکان تصوری درست از حقیقت داشته باشند و قضاوت های خود را به واقع نشان دهند. اگر چه در برخی از کودکان 5 ساله این حالت دیده می شود. در سنین 4ـ 7 این حالت ممکن است اوج بگیرد و هر چه در این سن بالاتر می رویم خیالبافی شدیدتر شده و حتی ممکن است به افسانه بافی بکشاند.

در سنین نوجوانی و بلوغ خیالبافی ساختمان بنای زندگی آینده او را می سازد. او دائما” در حال خیالبافی است و برای عده ای ممکن است این حالت به صورت بحران درآید و آنها را از واقعیات به صورت کلی دور دارد. کلا” آنها در وضع و شرایطی هستند که از عوامل مشکل زا فرار کرده و به خیالبافی پناه می برند. افسانه سازی و قصه پردازی در آن فوق العاده مؤثر است.

تیپ آنهـــــــا
اینکه اینان از چه تیپی هستند پاسخ این است آنان تیپ خاصی هستند. بر اساس بررسیها اغلب آنان:
ــ از تیپ خانواده های گرفتارند. خانواده هائی که تطابق اجتماعی شان بسیار ضعیف است و یا جاه طلبند و فرزندان خود را مبادی آداب می خواهند و امرو نهی شان شدید است. ـ
ـ تیپ عزلت طلبند و اغلب در تنهائی رشد کرده و در تنهائی به سر می برند و توان تحمل واقعیت را ندارند و از روبرو شدن با مشکل عاجزند.
ــ اغلب آنها افرادی عجول، عاطفی، و دارای دلبستگی شدید در مسیر زندگی هستند و هیجان پذیری شان سریع است و حتی عده ای عصبی هستند.
ــ مرد عمل نیستند و در عالم خیال ناگزیرند ناکامیهای خود را جبران کنند. به ویژه که درباره خود دید و قضاوت درستی ندارند و نمی توانند خود را به همان گونه ای که هستند ببینند.
ــ دوستدار صحنه های هیجان انگیز و رقت آورند و قصه های هیجان انگیز آنها را اقناع می کند.
ــ افرادی هستند رنج کشیده، محرومیت دیده مورد ظلم و بدرفتاری واقع شده و حتی در مواردی دچار احساس گناه و شرم از آن.
ــ در محیط زندگی شان معقول نبوده و کمتر از این بابت توان مواجهه با مسائل را داشتند.

خیالبافی در کودکان

فـــــواید خیالبافــــــــی بر خلاف اندیشه شایع خیالبافی در مواردی می تواند مفید باشد تا حدی که عده ای آن را عادت بد و یا نشانه اختلال هیجانی نمی دانند و معتقدند حالت عادی هشیاری است. فواید آن:
ــ پاره ای از تمایلات او ارضا شده تلقی می شود و زمینه برای تخلیه هیجانات فراهم است.
ــ گاهی کودک در سایه خیالبافی خود را به لذایذ می کشاند و خود را به هدف رسیده تلقی می کند.
ــ خیالبافی گاهی به کودک آرامش و سکون می دهد زیرا عالم خیال محدودیتی ندارد و آدمی در پرواز خیال خود را اقناع می کند مثلا” خود را در خلال جشن و برنامه حاضر می بیند.
ــ خیالبافی بهانه ای است برای کاهش اضطراب و ظاهر کردن احساس حقیقی و رفع تعارض.
ــ وسیله خوبی برای گذراندن وقت برای کودک است و زمان آن برای طفل لذت بخش است.
ــ عامل نجات از رنج و آلام و احساس بی کفایتی است.
ــ اگر جهت پیدا کنند شاعران و نویسندگان خوبی می شوند و آثار خلاقه از خود بروز می دهند.
ــ در حل عقده های روانی کمک کار خوبی برای کودک است.
ــ و بالاخره راه مفری قوی برای کودک است و او در شرایط ناکامی راهی می یابد که خود را از شرور و گرفتاریها دور سازد.

زیانهـــــــای آن
اگر خیالبافی به افراط کشیده شود و از مرز خارج شود دارای عوارض و زیانهائی است که ذکر و بررسی همه آنها در این بحث میسر نیست خیالبافی برای جسم و زیست انسان زیان بخش و عارضه ساز است آنچه با رعایت اختصار در این مقاله قابل ذکر است به قرار زیرند:
۱- در جنبـــه بـــدن: افراد خیالباف در جنبه بدن زیانهائی می بینند از جمله اینکه:
ــ از فعالیت های بدنی عقب می افتند زیرا بی تحرک در جائی می نشینند و در عالم انزوای خویشند و از حرکت و جنب و جوش دور می مانند.
ــ بازی و حرکت که در رشد افراد شدیدا” مؤثر است در آنها وجود ندارد و حتی حال و هوای بازی با دیگران را ندارند.

خیالبافی در کودکان

۲- در جنبـــه روانــــــی: خیالبافی در افراد این اشکال را دارد که آدمی را در سیلابی از فکر و خیال رها کرده و امکان تمرکز و دقت و بکارگیری اراده را از او سلب می نماید و این امر تا حدی به پیش می رود که زمینه ساز برخی از بیماریهای خیالی می شود.
خیالبافی هر چند مفید باشد باز هم یک حالت ناسالم به حساب می آید. زیرا افراد را به توهم کشانده و از واقعیت دورش می کند. انرژی روانی در سایه آن رو به کاهش می گذارد و به جای بکارگیری تدبیر جهت حل مسائل نوعی ارضای مجازی برای آنها پدید می آورد.خیالبافی قدرت تمرکز دقت افراد را می ستاند قوای دفاعی را تهدید و مسموم می کند و آدمی را زبون و ناکام می سازد. عوامل معارض را که باعث رشد و پرورش فکر می شوند از او دور می دارد و آدمی را در تصور و خیال مقضی المرام می سازد.

۳- در جنبـــه عاطفـــــی:
خیالبافی گاهی حالات هیجانی برای کودک فراهم آورده و او را از حال تعادل خارج می سازد. آدمی خود را قهرمانی برفراز قله ولی در حال سقوط می بیند، یا در حال جنگ و ستیز با دشمنان که هیجان آن برای او زیان بسیاری دارد. در مواردی خیالبافی می تواند احساس شرم و گناه را افزایش دهد. شخصیت عاطفی را سست می کند با حالت خیالی ممکن است چیزی را زیباتر، سرور انگیزتر و بهتر در عالم واقعی ببینند. به جای اینکه عیبی را در خود بجوید و درمان کنند به جای دیگری نسبت می دهند. ارتباط فرد را با محیط و دیگران ناموزون می کند و نه تنها چیزی را در کسی برنمی انگیزند، بلکه ممکن است او را در انجام خیر باز دارد و یا کشمکش ها و نزاع ها را عمیق تر و ریشه دارتر سازد که این موجب بروز بدبختی های بسیاری است به ویژه در آنگاه که رفتاری ضد اجتماعی پدید آید.

۴- در حیــــات اجتماعـــــی:
بزرگترین خطر خیالبافی این است که طفل را از دنیای واقع دور می سازد از زندگی روزمره برکنارش می نماید و چنین کسی از روبرو شدن با زندگی و مبارزه با مشکلات آن عاجز و هراسان است و عقب نشینی او بیشتر می شود. زندگی در خیال آدمی را از انطباق اجتماعی دور می دارد، با مردم رابطه ای اندیشیده ندارند دل را به ارضای بدلی خوش دارند و حتی روابط ممکن است کینه توزانه و خصمانه باشد و این خود زیان دیگری برای افراد مبتلا است.

۵- و بالاخـــــره در کل:
خیالباف قدرت و نیروی خود را صرف خیالبافی می کند، در نتیجه توان آن را ندارد و یا نمی کوشد برای خواسته های خود اندیشیده و آنها را جامه عمل بپوشاند. در برابر عقاید مختلف می ماند و توان دفاع از فکر خود را پیدا نمی کند. در نتیجه با همه لذتی که از این امر برای او حاصل می شود باید آن را از خطرناکترین حالات برای افراد به حساب آورد.

خطــــر تداوم آن
خیالبافی تا سنین 4 سالگی امری عادی است و طفل را در دنیائی که برای خود ساخته سرگرم می دارد تا حدی که او گمان دارد در عالم واقع و حقیقت است. در ضمن این حالت برای او نوعی مکانیسم دفاعی است که در کاهش اضطراب و رهائی او در واقعیت های رنج آور مؤثر است. ولی ادامه آن اندیشه و تعقل کودک و درک رابطه علت و معلولی او را از کار می اندازد و از توجه به واقعیت دور می دارد. همین امور باعث می شوند که او بعدها در اجرای وظایف و تطابق خود با شرایط جامعه و قبول مسئولیت وامانده شود. تداوم خیالبافی زمینه را برای بروز بیماری اسکیزوفرنی در کودکان فراهم می سازد و این امر همچنان در فرد ریشه دار شده و در سنین بعدی برای او گرفتاری می سازد. او را چنان در رؤیا فرو می برد که از جهان واقعی دور مانده و نمی تواند پابه پای رشد به پیش رود. همچنین بعدها ممکن است این امر موجبی شود که امر بر خود او مشتبه شود و درباره خود نیز گرفتار بماند.

خیالبافی در کودکان

علـــــــل و عـــــــوامل آن
اینکه چه انگیزه ها و عواملی سبب می شوند که خیالبافی در کودکان پدید آمده و پا بگیرند از عوامل متعددی باید نام برد که به ظاهر چیزهای مهمی نیستند ولی در عمل برای کودک سرنوشت سازند. آن عوامل بسیار و از آن جمله اند:

۱- محـــــرومیتها: کودکانی که در مسیر رشد دچار محرومیت های شدید شده و راهی برای نجات نیافتند ممکن است دچار این وضع شوند. چه بسیارند کودکانی که در زندگی دچار ناکامی هائی سخت شده اند، خواهش و آرزوئی داشته و برآورده نشده اند، و در نتیجه از این حالت سر در آورده اند. کودکانی که در خردسالگی از غذا محروم مانده اند، طعم امنیت را نچشیده اند و شاهد غذا و امنیت دیگران بوده اند در عالم خیال برای خود سفره گستردند و امنیت ساختند. انسان ناکام برای رهائی از فشارها و تنش های روانی و نجات از اضطراب به این مکانیسم دفاعی پناه می برد.

۲- شکستهــــا: کودکانی که در مسیر زندگی و رشد دچار شکست و ناکامی شده اند، و مزه تلخ آن را چشیده اند و یا در سر راه رشد خود سرخوردگی هائی پیدا کرده و نتوانسته اند آن را در ذهن خود حل و توجیه کنند دچار همین وضع و موقعیت شده اند. در حقیقت شکست هم جلوه ای از محرومیت و ناکامی است.

۳- عامــــل فقـــــــر: ناداری که جلوه تام و مهم محرومیت از امکانات است خود از عوامل نگران کننده ای است. کودکانی که لباس ندارند، مأوا ندارند، از پول توجیبی محروم اند، و یا اسباب بازی، خوردنی و آجیل و … ندارند در ذهن خود قصرهای طلائی می سازند، در تن خود لباس های زیبا و گران قیمت می بینند و از این طریق خود را تسکین می بخشند.

۴- عامـــــل حســــادت: که آن هم جلوه ای از احساس محرومیت از محبت است که به صورت بدخواهی بروز می کند. آنها در شرایطی قرار می گیرند که محبت و امنیت خود را غارت شده می یابند و در عین حال توان مقابله با آن را ندارند. عدم توان و قلت تجارب و گاهی نازپروردگی بر آن دامن زده و کودک را به خیالبافی و رؤیا می کشانند.

۵- احســـــاس حقــــارت: کودکانی هستند که دائما” در معرض مقایسه ها هستند و از اینکه نمی توانند با دیگران رقابت کرده و یا بر مشکلات فائق آیند احساس حقارت می کنند. نگرانی های ناشی از آن چنان کودک را احاطه می کند که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار می دهد. او به عالم خیال پناه می برد تا در آن عالم خود را قدرتمند احساس کند. ممکن است این احساس حقارت ناشی از سرزنش و طرد افراطی والدین فرزندان خود را به خاطر جنس باشد و کودک حساب کند که مورد اعتناء نیست و بی آبروئی برای او قائل نیستند برخلاف جنس مخالفش برای او حسابی باز نمی کنند. او ناگزیر به خیالبافی کشانده می شود تا آرامشی بیابد.

خیالبافی در کودکان

۶- تــــرس شدید: ترس های شدیدخیالبافی در کودکان آدمی را به چاره جوئی می کشانند و خیالبافی می تواند از این بابت هم برای کودک نوجیه داشته باشد. همچنین ترس از تنبیه پدر یا معلم در صورتی که تصور آن برای کودک غیر قابل توجیه باشد او را به خیالبافی می کشاند.

۷- احســــاس گنــــاه: کودکانی که گناهی را مرتکب شده و از بیان و آشکار شدن آن وحشت دارند و نفس گناه برایشان عقده ای ساخته است ممکن است از خیالبافی سر در آورند. احساس تقصیر گاهی ممکن است ناشی از یک تخلف باشد و خیالبافی نشانه ای برای نشان دادن میل به برگشت از وضع موجود است و پاک کردن خود از گناه.

عــــوامل دیگـــر از عــــوامل دیگـــر در این زمینه می توان موارد زیر را ذکر کرد:
ــ اختلال روانـــی از نوع بیماری میتومانی و گاهـــی عارضه های شناخته نشده در این زمینه مؤثرند.
ــ پرخواهی و پرتوقعی و عدم آشنائی به محدودیت ها و حقایق موجود زندگی خانوادگی. ــ خیالبافی افراط آمیز والدین که رفتارشان برای کودک بدآموز است.
ــ دوری از جمع و انزوا برای افرادی که سنین نوجوانی و بلوغ را می گذرانند.
ــ حقایق تلخ زندگی و رسیدن به بن بست در آنچه که مورد خواسته و توقع اوست.
ــ وجود تضاد و تعارض در زندگـــی به گونه ای که قابل حل نباشد و ذهن او را به خود مشغول دارد.
ــ فشار و تحریک غرائز و عدم امکان برآورده شدن آنها برای آدمی.
ــ غـــــرق شدن در ادبیات و رمان و شعر و یا بروز حالت خلسه در افـــراد.
ــ نداشتن سرگرمـــی مناسب و اشتغال مــورد نیاز که خود فکـــر و ذهن را به هــر سوی می کشاند.

اقدامـــــات درمانــــــی اینکه در زمینه درمان و رفع این عارضه چه باید کرد راههائی به اختصار قابل ذکرند که اهم آنها به قرار زیرند:
۱- بررسی عوامل و ریشه ها و دریافت این مسئله که چه چیزی باعث بروز و ظهور این حالت در کودک شده است.
۲- رفع عوارض از عامل شناخته تا حدود امکان و هم تفهیم کودک که تا این میزان برای او کار و تلاش کرده اید و به این صورت او را به حقیقت امر آشنا سازید. در این راه باید تلخی های زندگی را از میان بردارید، با دشواری ها مبارزه کنید، محرومیت را از او بزدائید، حقارت ها را جبران کنید، او را بر ترس غالب سازید و احساس گناه او را با توبه بشوئید.

خیالبافی در کودکان

۳- تطابق دادن او با واقع
و این امر از طریق آشنا کردن او با واقعیت، واداشتن او به لمس حقایق و تذکر به او که برای خیالات اعتباری قائل نشوند، سپردن مسئولیت های عملی به کودک که واقعیات را حس و لمس کند، حتی گاهی او را به گردش ببرید، به بازی وادارش کنید، بکوشید به کارهای دست جمعی او را وادار سازید.
۴- آمـــوزش کــودک
و تذکر به او که بین وهم و خیال و واقعیت فرق بگذارد، اشکالات امور را دریابد، راه حل ها را در اختیار بگیرد، واقع بین باشد.
۵- درمـــان پزشکــــی برای آنها که انقلابــ-ی روانی دارند و یا حساسند و زود به هیجان می افتند. ۶
– روان درمانــی، مشاوره و روان درمانی در این راه بسیار مؤثر است و هم واداشتن فرد به حرکت و کوشش و جست و خیز تا او خسته شود و به خواب رود بیداری نکشد تا به خیالبافی نیفتد.

عــــــــــوامل کمکــــــی
در طریق درمان و اصلاح عوارض می توانید از عوامل کمکی متعددی سود بجوئید که از جمله آنها عبارتند از:
۱- تربیت مشاهده کودک تا او بتواند واقعیت ها را بهتر ببیند و دریابد.
۲- ایجاد رابطه و هماهنگی بین چشم و دست و اعضاء تا دریابد در چه شرایط و موقعیتی است.
۳- دادن کار عملی چون کاردستی، تهیه گزارش از دیده ها و یافته ها.
۴- واداشتن به ساختن و به عمل آوردن، نقاشی کردن، طراحی، بازی طبق برنامه و دستورالعمل، جمع آوری اشیاء و نمونه ها.
۵- تقویت منطق و استدلال تا امکان بررسی امور برای او باشد.
۶- آموزش شیوه حل مسائل به گونه ای که خود را در این زمینه توانا ببیند نه گرفتار.
۷- نجات او از عقده ها، نابسامانی ها و مشغله های فکری بی حساب.
۸- تغییر محیط و وارد کردن او در شرایطی که در آن بتواند بدرخشد و عرضه و لیاقت خود را نشان دهد و البته محیط جدید ناشناخته باشد.
۹- تقویت روحیه و مخصوصا” تفکر و تعقل و اراده او و داشتن اعتماد و جرأت.
۱۰- تلاش به اجتماعــی شدن و پرهیز از درونگرائی. اصولا” حیات جمعی عامل توجه به واقعیتهاست.
۱۱- پرهیز از تمسخر و مشاجره و تنبیه که آنها مسائل او را حل نمی کنند.
۱۲- تحت قیدآوردن او به گونه ای که در مسیر انجام وظیفه قرار گیرد و طبق برنامه شما عمل کند.
تذکـــــــــــر و هشــــــــــدار

دیدیم که تخیل مورد تأیید است نه خیالبافی، آن یک عامل خلاقیت و این یک عامل هدر و اتلاف. طفل از طریق سخنها، گفتار و رفتار، و هم از طریق بازی و در برخورد با اشیاء وضع خود و حالت خود را در این زمینه نشان می دهد. خیالبافی باید اصلاح شود ولی برای آن به خود پریشانی راه ندهید. زیرا روانشناسانی چون لوکار خیالبافی را در نزد اطفال امری طبیعی می دانند و اگر بدون ضایعۀ عضوی باشد برای آن نگرانی ندارند. در عین حال باید بدانیم از نظر علمی آن خیالی خوب است که آدمی را به نتیجه ای مطلوب برساند نه آنکه او را مشغول سازد و یا آرامشی تصنعی ولی بی ریشه برای انسان پدید آورد. سپردن مسئولیت و واداشتن به کارهای عملی مخصوصا” در سنین 4ــ 7 به عقیده گزل می تواند آدمی را از خطری که در انتظار اوست رهائی بخشد.

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *