نظریه های مربوط به فرار از خانه

نظریه های مربوط به فرار از خانه

نظریه های مربوط به فرار از خانه

بی هنجاری

رابرت مرتون ، جامعه شناس معاصر امریکایی ، مفهوم بی هنجاری را برای نشان دادن اختلاف بین هدف مورد تایید جامعه و دسترسی به وسایل حصول آن به کار می برد.به بیان دقیق تر مرتون هر نوع انحراف و (کجروی اجتماعی) را ناشی از گسستگی و عدم ارتباط فعال بین آنچه فرهنگ جامعه به عنوان هدف ، آرزو و خواسته تبلیغ می کند و آنچه جامعه به عنوان راه ها و وسایل و اسباب مشروع جهت نیل به این هدف مهیا می کند می داند.(کریمی درمنی ، 1382 ، ص 282).

* همچنان که ملاحظه می کنیم مرتون اعتقاد دارد انحراف (فرار نوعی انحراف است) زمانی بوجود می آید که ارتباطی بین آنچه فرهنگ جامعه به عنوان خواسته مطرح می کند و آنچه جامعه به عنوان ابزار مطرح می کند وجود نداشته باشد که این نوعی بی هنجاری محسوب می شود و فرد بین این دو راه سرگردان می ماند و در نتیجه می توانیم شاهد این نوع انحرافات مانند فرار از خانه باشیم.

2-4 اجتماع

کتله بلژیکی می گوید : اجتماعی مسئول کلیه جرائمی است که رخ می دهد زیرا خود عامل بوجود آورنده آنهاست و فرد منحرف جز آلت اجرائی در دست اجتماع چیز دیگری نیست.اجتماع آلوده از انسان سازگار ، درستکار و پاک سرشت ، موجودی ناسازگار و پست و ناپاک می آفریند و تخم بزهکاری را در میان انسانهای سالم پرورش می دهد و آنان را برای ایفای نقش آن آماده می سازد.(مساواتی آذر، 1374 ، ص21).

* همانگونه که ملاحظه کردیم کتله معتقد است این اجتماع مسئول بسیاری از انحرافات است.در واقع این اجتماع است که باعث می شود فردی از خانه فرار کند و به انحراف کشیده شود.

نظریه های مربوط به فرار از خانه

3-4 تضاد و توسعه اجتماعی نابرابر

جامعه شناسان معتقد به این نظریه ، نظیر زنانیکی ، توماس کولی ، نابه هنجاری و کجروی اجتماعی را محصول توسعه اجتماعی نابرابر و نیز تغییرات و تحولات و تضادهای شدید و حاد اجتماعی می دانند که بر رفتار افراد تاثیر می گذارد. به اعتقاد نظریه پردازان این حوزه نظم اجتماعی وقتی حاصل می شود که افراد یک جامعه به اجماع و توافقی در ارزشها ، هنجارها و اصول معین و در عین حال بنیادی و اساسی نایل آیند.(کریمی درمنی ، 1382 ، ص 281).

* ملاحظه می کنیم که جامعه شناسانی که معتقد به این نظریه هستند مانند زنانیکی ، کولی و… کجروی اجتماعی (مانند فرار از خانه) را محصول اجتماع و تضادهای شدیدی که در اجتماع وجود دارد می دانند و معتقد هستند که این موارد بر رفتار سایرین نیز تاثیر می گذارد و همچنین معتقد هستند زمانی در جامعه نظم بوجود می آید و زمانی می توانیم شاهد این امر باشیم که کجروی (مانند فرار) کاهش پیدا کرده که افرادی که در جامعه زندگی می کنند به ارزشها و… احترام بگذارند و در مورد آن توافق کنند در غیر این صورت نه تنها معضل فرار از خانه کاهش نمی یابد بلکه افزایش نیز پیدا می کند.

4-4 تقلید

متخصصان امر تعلیم و تربیت عقیده بر این دارند که بزهکاری و ارتکاب جرائم بیش از آنکه مبتنی بر خصوصیات فردی یا فیزیکی باشد و دلایل جسمانی و یا روانی زمینه ساز بروز بزهکاری در انسانها گردند ، آموزشها و تاثیر پذیری فرد از محیط خود و با انسانهایی که پیوسته با آن در ارتباط است و تماس دارد ، دخالت مستقیمی بر گرایش فرد به انحراف (بزهکاری) دارد البته نباید عوامل فیزیکی و ذهنی را در ارتکاب به جرم یا بزهکاری نادیده گرفت.(یاووزار ، 1382 ، ص 284).

* همانگونه که از این نظریه بر می آید متخصصان امر تعلیم و تربیت عقیده بر این دارند کسانی که از خانه فرار می کنند قبل از آنکه این واکنش بستگی به خصوصیات فردی و یا فیزیکی و یا روانی آنها داشته باشد به آموزشها و تاثیر پذیری فرد از محیط و اجتماع و همسالان که با آنها در ارتباط است دارد که همگی این عوامل می تواند زمینه ساز فرار آنها از خانه باشد.

نظریه های مربوط به فرار از خانه

5-4 بزهکاری غیر اجتماعی

پاره ای از محققین اظهار می کنند که بزهکاری غیر اجتماعی فراری ، از حیث سازمان شخصیت در ضعیف ترین سطح قرار دارد (بویر و همکارش) در این مورد بزهکاری عبارت است از نوعی آسیب روانی است که معمولاً در فرزندانی به وجود می آید که والدین معترض داشته اند.والدین معترض و به خصوص مادر معترض به عنوان عاملی در آسیب های روانی (از نوع غیر اجتماعی) محسوب می شود.بزهکاران ضد اجتماعی ، مادران خود را به عنوان افرادی معترض ، خود رای و بی تفاوت و بی توجه توصیف می کنند.(مرادی سطری ، 1384 ، ص 52).

* همانگونه که ملاحظه می شود محققان فرد فراری را بزهکار غیر اجتماعی فراری می دانند و معتقد هستند که اقدام آنها نوعی آسیب روانی است و معمولاً در فرزندانی به ظهور می رسد که والدین معترض داشته اند مخصوصاً مادر را به عنوان عامل اصلی فرار می دانند ، در واقع نوجوانانی که فرار می کنند مادران خود را بی توجه ، بی تفاوت وخود رای توصیف می کنند.

6-4 فقر یک علت عمومی در پیدایش جرم

جامعه شناسان فقر را به عنوان یک علت اساسی در پیدایش جرائم و انواع مختلف انحرافات تلقی می کنند.فقر می تواند به عنوان زمینه ای در پیدایش جرم اثر غیر مستقیم بگذارد.به عنوان مثال از هم گسیختگی خانواده در اثر بحران مالی و… همه این عناصر در تکوین انحرافات موثرند.در ثانی عامل فقر می تواند بطور مستقیم به عنوان یک محرک زیر بنایی رفتارهای انسانی را برای عکس العمل های خشونت آمیز ضد اجتماعی تحریک و آماده نماید.مانند نوسانات اقتصادی که بطور مستقیم بعضی از جرائم را تحت تاثیر قرار می دهند.(مساواتی آذر ، 1374 ، ص 68).

* همچنان که ملاحظه می کنیم جامعه شناسان فقر را به عنوان عامل اصلی در انحراف می دانند به نظر آنها فقر می تواند در فرار از خانه نیز تاثیر بگذارد.مثلاً خانواده ای که درآشفتگی به سر می برد فرزند آنها ممکن است (گریز) فرار را راه حل مناسبی بداند.در ثانی فقر می تواند بسیاری از رفتارهای انسانی که همراه با خشونت است تحریک کند.مانند اینکه فردی در اثر فقر مالی فرار می کند و نهایتاً کارش به دزدی و قتل کشیده می شود.

نظریه های مربوط به فرار از خانه

6-4 فقر

در شرایطی که یک قشر از جامعه ما به آسانی ثروتهای کلان و باد آورده دارند و شخصیت انسانها با ثروت و دارایی آنها سنجیده می شود و طبقات ضعیف جامعه ، مدام احساس محرومیت ، فقر و ناکامی می کنند.مسلماً سعی خواهند کرد که به هر طریق ممکن به اهداف و آرزوهای مادی خود دست یابند یا تصمیماتی بگیرند که مشکلات اقتصادی آنها برطرف شود.(بررسی علل فرار دختران از خانه ، (3/7/82).سایت :Iran news .

* همانطور که در این نظریه ملاحظه می شود زمانی که یک قشر از جامعه ما به آسانی از ثروت هایی که دارند استفاده می کنند و تمام هویت انسانها با ثروت سنجیده می شود پس طبقات ضعیف جامعه ، زمانی که این اوضاع را می بینند احساس فقر می کنند ، پس سعی می کنند تا با فرار از خانه به تمامی آرزوهای مادی دست یابند تا مشکلات اقتصادی آنها برطرف شود.

7-4 شهرنشینی

هرقدر شهرنشینی توسعه می یابد رفتارمردمان ساکن آن بیشتر جنبه شخصی می گردد ، رقابت تشدید شده، مادی گرایی افزایش می یابد و هر قدر فشار اجتماعی و نظارت گروههای آشنا روی فرد کمتر شود به همان اندازه فرد برای انحراف از معیارهای حاکم آزادی و فرصت می یابد.(شیخاوندی ، 1350 ، ص 118).

* همانگونه که ملاحظه شد هر چقدر افراد به شهرنشینی روی می آورند رفتار آنها نیز دستخوش تغییر می شود.زیرا تمایلات مادی در آنها افزایش می یابد و همین امر باعث شود نظارت والدین و یا (جامعه) بر نوجوان و جوان کمتر می شود پس فرد نیز برای رسیدن به آزادی و یا رسیدن به اهداف مادی فرار را انتخاب می کند و خانه را ترک می کند.

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *