نتایج دعوای والدین در حضور فرزندان
والدین در دشوار ترین مدرسه دنیا تدریس می کنند : مدرسه آدم سازی ! شما به عنوان پدر و مادر ، در واقع ، تخته سیاه کلاس ، مدیر ، معلم و سرایدار این مدرسه هستید . برای اداره کردن خانواده ، ارتباط سالم از اهمیتی به سزا برخوردار است . پدر یا مادر بودن می تواند برای زوج هایی که در مهارت های ارتباطی از کفایت لازم برخوردارند ، یکی از پاداش دهنده ترین و مسرت بخش ترین تجربه های زندگی باشد . اما زمانی که والدین بر مهارت های لازم برای برقراری ارتباط صحیح و هماهنگ مسلط نیستند ، تشویش ، احساس بیگانگی و تنهایی ناشی از آن ، هم برای آنان و هم برای فرزندان شان ، مخرب است…
بچه ها در هر سن و سالی در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود ، واکنش هایی از شوک و ضربه نشان می دهند.
واکنش های احساسی
شواهد و مدارک تجربی نشان می دهد که چیز هایی که والدین تجربه می کنند ، بچه ها هم تجربه خواهند کرد . از این رو ، اگر والدین عصبانی و ناراحت باشند ، این احساسات به سایر اعضای خانواده نیز سرایت خواهد کرد . از آنجا که بچه ها والدین شان را الگوی خود می دانند و به آنها تکیه می کنند ، دیدن آنها در حال دعوا و مشاجره برایشان ناراحت کننده خواهد بود . این نوع رفتار می تواند به ایجاد احساس استرس و اضطراب در بچه ها منجر شود . حس خانواده در آنها به همراه حس اعتماد به نفس شان تخریب می شود . وقتی می بینند پدر و مادر قانون شکنی می کنند در حالی که همیشه آنها را از آن منع می کردند ، موجب از بین رفتن حس اعتماد در آنها شده و این تجربه برای بچه ها بسیار گیج کننده خواهد بود.
اگر دعوا و مشاجره بخشی از زندگی عادی پدر و مادر باشد ، بچه ها همیشه منتظر بروز بحث و درگیری میان آنها خواهند بود . علاوه بر این رفتار های حفاظت از خود ، بچه ها برای جلوگیری از بروز این درگیری ها خود را خسته می کنند . این مساله آنها را در موقعیتی بسیار دشوار قرار می دهد و مجبور شان می کند که نقش آدم بزرگ را بازی کنند ، در حالی که نه از نظر فیزیکی و نه شناختی به آن اندازه نرسیده اند.
نتایج دعوای والدین در حضور فرزندان
آثار طولانی مدت
اگر بچه ها به طور مداوم شاهد این دعوا ها باشند ، به ویژه در محیط خانه ، این رفتار ها را تقلید کرده و در بازی با دوستان شان و در موقعیت های دیگر مانند روابط خود با همسر آینده شان ، همان ها را اجرا می کنند . مدل سازی از رفتار های والدین ، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد ، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت . شواهد تجربی نشان می دهد که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند . اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات روی فرزندان شان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندان شان انجام دهند.
نقش خانواده
خانواده در تعیین سبک و خط مشی زندگی ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده ، نقش بزرگی بر عهده دارد . از این جهت عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین ، وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و … در شکل گیری شخصیت فرزندان و سلامت روانی و جسمانی آنها ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی و حتی ازدواج فرزندان در آینده تأثیر می گذارد و به همین دلیل است که روان شناسان اذعان دارند ، اغلب افراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی ، که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند ، از خانواده های ناسالم برخاسته اند.
متأسفانه یکی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی ، ستیزه ها و تعارضات خانوادگی است که ارکان خانواده را متزلزل می کند و سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد . بنابراین نهادی که وظیفه اصلی آن ایجاد روحیه و شخصیت سالم است ، خود به عاملی برای اختلالات عاطفی ، رفتاری و شخصیتی تبدیل می گردد . تعارضات خانوادگی را می توان به دو دسته تقسیم کرد ، نوعی از این تعارضات ، اختلافات میان زوجین است که موجب تزلزل روابط خانوادگی و تخریب روحیه زن و مرد و از جمله فرزندان می شود . گاهی میان فرزندان و پدر و مادر مشاجرات و اختلافاتی به وجود می آید که این وضع با بزرگ تر شدن و کثرت فرزندان بارزتر می شود.
نتایج دعوای والدین در حضور فرزندان
جالب اینکه مطالعات متعدد جامعه شناختی و روان شناختی نشان می دهد که علت اصلی این گونه رفتارها را باید در نوع رفتار والدین با یکدیگر و اصول تربیتی شان در قبال فرزندان جستجو کرد . خشونت ، فقدان تعادل رفتاری تربیتی ، کمبود محبت و طرد فرزندان ، تبعیض در بین فرزندان ، اعتیاد ، فقر ، عدم آگاهی والدین به نقش تربیتی خویش و نادیده گرفتن نیازهای متناسب با روز کودک و نوجوان و غیره ، از علت های اصلی تعارضات والدین با فرزندان و مشکلات فرزندان در برقراری ارتباط با همسرشان در آینده خواهد بود.
تاثیر خانواده ناسالم
معمولاً در خانواده های ناسالم ، والدین و سرپرست خانواده ، خود افراد رشد نیافته و ناسالمی هستند ، در این خانواده ها یا بین اعضا مرز سخت و غیر قابل نفوذ وجود دارد و ارتباط آنها تنها در حد ضرورت است و هیچ یک از اعضاء نمی توانند به حریم عضو دیگر وارد شوند . از این رو با هم برخورد خشک و رسمی دارند ، مانند فرزندانی که هرگز نمی توانند با پدر سخن بگویند یا ابراز عقیده کنند و یا اینکه میان اعضای خانواده ، هیچ مرزی وجود ندارد و افراد دایماً در حال از بین بردن شخصیت و توهین به یکدیگر هستند از این رو عشق و تفاهم نمی تواند عامل اصلی حفظ پیوند ها به شمار رود . این موضوع موجب می شود فرزندان مهارت های حل مساله و مشکل را ندانند و نتوانند در زندگی زناشویی خود موفق عمل کنند . چنین کودکانی نمی توانند در تعارضات خود با همسر و خانواده همسر خود ، مهارت های ارتباطی موثر را به کار برند و همین موضوع شاید بر تربیت فرزندشان نیز تاثیر بگذارد . این چرخه زمانی می تواند متوقف شود که در جایی در این چرخه ، مهارت های حل مساله ، کنترل خشم و هیجان آموزش داده شود .
دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا