داستانهای ترسناک

داستانهای ترسناک

    همه ما در دوران کودکی مان داستان شنل قرمزی را که گرگ، مادربزرگ اش را با دندان های بزرگ می خورد، شنیده ایم؛ داستانکدو قلقله زن را که شیر و گرگ و پلنگ برای خوردن اش جلوی او را می گیرند و خاله سوسکه که همسرش، آقاموشه، توی دیگ آش می افتد و […]

ادامه مطلب