از مفهوم فرزند پروری چه میدانید؟ – بخش اول
کلی ترین موضوعی که درباره ی مفهوم فرزند پروری باید به آن پرداخت درمتن ارائه میگردد:
پدر و مادر شدن سخت ترین و شیرین ترین تصمیم زندگی هر زوجی است . حالا که شما این تصمیم را گرفتید و با تجربیات جدیدی از مفهوم خانواده رو به رو هستید شاید نسبت به صفت اول یعنی سخت تر بودن متمایل تر باشید تا شیرین بودن.
در این بخش راه ها و تکنیک هایی را مورد بررسی قرار میدهیم که از سختی این مسئولیت کمتر و به شیرینیش اضافه کند. امّا واقعا فرزندپروری چیست و کدام روش فرزند پروری کار امد تر از باقی روش هاست؟
فرزندپروری که ما اینجا در موردش بحث می کنیم یعنی: پرورش شخصیت سالم در فرزندان . شخصیت سالم یعنی کودک ما مشکل رفتاری نداشته باشد، بتواند با اجتماع رابطه ی خوبی برقرار کند، اعتماد به نفس داشته باشد، از حق خودش دفاع کند و نهایتا بداند که کیست و از دنیا چه می خواهد ؟ و برای رسیدن به خواسته هایش تلاش کند.
فرزندپروری 3 تا سبک کلی دارد:
- سبک سهل گیرانه : که خیلی هم زندگی را در ابتدا راحت میکند اما در نهایت ولی یک کودک لوس و پرتوقع تحویل جامعه می دهد.
- سبک مقتدرانه: که خیلی سخت است ولی بیشترین منافع را برای دو طرف یعنی کودک و والد دارد درواقع این یک بازی win-win (برد – برد) است که هر دو طرف منافع خود را تامین میکنند و سود میبرند.
- سبک استبدادی: که میتواند برای کودک یک جهنم بسازد که در نهایت کودک را به یک هیولای پنهای تبدیل کند.
از مفهوم فرزند پروری چه میدانید؟ – بخش اول
قانون اول فرزندپروری هماهنگی بین والدین است. برای شفاف شدن این مفهوم مثالی میزنیم:
پسر 6 ساله ای همراه با مادرش که پزشک خیلی حاذقی هم هستند به من مراجعه کردند مادر از رفتارهای فرزندش به شدت گلایه داشت بعد از مصاحبه اولیه با مادر و کودک که به صورت جداگانه انجام شد فهمیدم مادر و پدر یکسال و نیم پیش از هم جدا شدند علت جدایی هم بیشتر اختلاف عقاید کلی بود و بدون هیچ دعوایی که کودک شاهدش باشه از هم جدا شده بودند و با مشورت یک روانشناسی توانسته بودند که تصمیمشان را به کودکشون اطلاع دهند و جالب اینجاست که کودک تقریبا هیچ مشکلی نداشت . در طول هفته کودک کنار مادرش بوده و آخر هفته ها همراه پدرش زندگی می کرد. در حدود 4 ماه پیش مشکلات رفتاری کودک در نزد مادر شروع شد. کودک اوایل هفته که پیش مادرش برمی گردد خیلی بدرفتاری داشته و به هیچ کدام از حرفهای مادرو توجه نمی کند و مدام قشقرق به پا می کرده . از حرف های مادر کاملا مشخص بود که مادر سبک استبدادی را در فرزند پروری برگزیده بود. همه چیز باید برای کودک دیکته می شد . چه غذایی بخورد؟ کی بخورد؟ کی بخوابد؟ چه کلاسی برود؟ چه لباس چی بپوشد ؟ برخلاف مادر ، پدرکودک صددرصد به کودک آزادی می داد . کودک میتوانست هرکاری دوست دارد انجام دهد . درواقع آخرهفته ها شده بود بهشت کودک ! با با پدر به استخر می رفت ، حسابی شیطونی می کردند بعد غذای فست فود می خورند که مادر مطلقا ممنوع کرده بود . بچه وسط این دوگانگی ترجیح میداد تمام وقتش را با پدر بگذراند و کم کم از مادر بدش می اید . امّا قابل تصور است که این کودک اگر همینطور پیش پدر و آزادی او بزرگ شود نهایتا با دنیایی روبه رو میشود که در ان نمیتواند همان گونه ای رفتار کند که دلش میخواهد. داخل مهد یا مدرسه حق ندارد هر وقت دلش خواست کلاس را ترک کند، اجازه ندارد وسط کلاس بخوابد ، وقتی وسیله ای یا اسباب بازی بقیه بچه ها را می خواهد باید اجازه بگیرد و ممکنه جواب رد بشنود پس شدیدا سرخورده می شود. حتی ممکن است یاد نگیرد که چطور از بقیه درخواست کند. ممکن است هر کدام از شما با چنین شرایطی روبه رو باشید و همسرشما خیلی با شما موافق نباشد و حاضر نباشد تکنیک های فرزندپروری را یاد بگیرد. ولی شما نا امید نشوید حتما اگر همسر شما ببیند رفتار فرزندتان با شما خیلی خوب شده و کمتر بد قلقی می کند سعی می کند رفتارش را تغییر بدهد .
دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا
