عقب ماندگی هوشی

عقب ماندگی هوشی

عقب ماندگی هوشی

عقب ‌ماندگی هوشی يک بيماری نيست، بلکه شماری از بيماری ‌های سبب ‌شناختی متفاوت را در بر می‌ گيرد که در ويژگی ‌هایی مانند:نقص هوش، نقص تطابق رفتار با نيازهای زندگی روزانه که از زمان تولد يا آغاز کودکی نمایان هستند.

در عقب ماندگی هوشی، توافق همگانی بر آن است که بايد هم اعمال هوشی و هم  تطابق رفتاری ناقص باشد تا بتوان کسی را دچار عقب‌ ماندگی هوشی دانست، و نبايد هيچ کس بر پايه ی تصور و گمان ذهنی دچار عقب ‌ماندگی هوشی به ‌شمار رود.

در عقب ماندگی هوشی ارزيابی سطح هوش کودکان بايد بر پايه اطلاعات در دسترس و از جمله شواهد بالينی (مانند شناخت و ناتوانی مثلا کلامی)، تطابق رفتاری و يافته ‌های روان‌ سنجی باشدعقب ‌ماندگی هوشی بيشتر اوقات در نتيجه بعضی جراحات يا بيماری ‌های جسمی است. در بسياری از بيماران هم علت آن ناشناخته است.

عوامل عقب ‌ماندگی هوشی
–   عوامل مربوط به دوران بارداری: نقيصه ‌های لوله ‌های عصبی، برخی عفونت ‌ها، داروها و پرتوتابی. 
–   عوامل حول زايمان: صدمات وارده، هيپوکسی و فلج مغزی.
–   عوامل پس از زايمان: صدمات وارده به سر، حوادث، آنسفاليت ها، عوامل فيزيکی و شيميایی مانند مسموميت از سرب يا جيوه.
–   عوامل ديگر مانند: سوء تغذيه مادر، سوء تغذيه پروتئين و انرژی، کمبود يد، ازدواج هم خون و باردارى پس از سن چهل سالگی همگی جز علل شناخته شده عقب ماندگی ذهنی هستند.

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *