کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول

کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول

کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول گار همین دیروز بود که نوزاد کوچک و آرامی را از بیمارستان به خانه آوردید و عضوی بسیار عزیز و دوست داشتنی به اعضای خانواده تان اضافه شد. نوزاد دیروزی، اکنون دیگر بزرگ شده است اما او هنوز کودک است و دنیایش پر از شور و هیجان؛ هنوز سیر رشد او مانند قبل بسیار سریع است و هر سال بین ۴ تا ۷ سانتیمتر قد می کشد. اگر هر هفته با ماژیکی قد او را بر روی دیوار علامت بزنید، سال بعد با تعجب خواهید دید که فرزندتان در این سنین چقدر سریع رشد کرده است.

معمولا چند هفته یکبار یکی از دندان های شیری او می افتد و دندان های دائمی اش رشد می کند. صورت کودکان از این سنین به بعد کم کم لاغرتر می شود؛ به استثنای کودکانی که مشکل چاقی و اضافه وزن دارند و یا به صورت ژنتیکی صورت هایشان چاق است؛ از این سنین به بعد،‌ تفاوت های میان کودکان نمایان تر می شود. کودکان در این سنین از خانواده هایشان مسائل بسیاری را می آموزند و عادات تغذیه ای شان شبیه خانواده هایشان می شود؛‌ اگر کودک ۶ تا ۹ ساله در خانواده ای ورزشکار باشد، او نیز به ورزش علاقه مند می شود و اگر خانواده اش هنرمند باشند، او نیز به هنر گرایش پیدا می کند.

هرچه کودک شما بزرگ تر می شود، می آموزد و می خواهد که کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد؛ از گرم کردن غذا تا مرتب کردن خانه برای کمک به مادرش و یا انجام خریدهای منزل؛‌ آن ها دیگر دوست دارند خودشان به تنهایی از مدرسه به خانه بیایند؛ جدا از همه این موارد، آموزش توانایی مراقبت از خود یکی از مهم ترین قسمت های رشد کودکان است.

  • توانایی های فردی

حمام رفتن:

در این سنین بسیاری از کودکان دوست دارند تا به تنهایی به حمام بروند و معمولا به خوبی می توانند این کار را انجام دهند؛‌ هرچند اگر پیشتر آموزش های لازم را به او نداده باشید، باید کمی بیشتر مراقب او باشید. شما می توانید آب گرم مناسب را برایش تنظیم کنید؛ معمولا کودکان نمی توانند خودشان به تنهایی دمای آب حمام را تنظیم کنند؛ شیر آب سرد و گرم را به او نشان دهید و از او بخواهید تا همیشه اول آب سرد را باز کند؛ هنگام آب کشی نیز می توانید به او کمی کمک کنید تا خودش را خوب بشوید.

آماده کردن صبحانه:

کودکان از شش سالگی باید بیاموزند که به تنهایی صبحانه بخورند و برای خودشان لقمه بگیرند. کودک ۶ تا ۹ ساله می تواند توستر را روشن و نان را گرم کند، وسایل صبحانه را سر میز بیاورد و شیر یا آب پرتقال را در لیوان بریزد.

در این سنین، فرزند شما باید بتواند خودش به تنهایی کیف مدرسه اش را آماده کند و تمام وسایل مورد نیازش را بردارد. در سال اول دبستان فرزند شما باید تمام این آموزش ها را دیده و آماده باشد تا به تنهایی این کار را انجام دهد.

کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول

مرتب کردن منزل:

کودکان در این سنین، به خوبی می توانند به شما در مرتب کردن خانه کمک کنند. آن ها باید خودشان وسایل، کتاب، دفتر و اسباب بازی هایشان را جمع و خودشان باید تخت خواب و اتاقشان را مرتب کنند؛ حتی آن ها می توانند در کارهایی مانند درست کردن غذا، شستن حیاط و باغبانی نیز به شما کمک کنند.

همواره تشویق، کلید موفقیت و ترغیب فرزند شما به انجام کارهای ذکر شده است؛‌ هربار که فرزندتان کاری را خوب و درست انجام می دهد، او را تشویق کنید و به او بگویید که وی مایه غرور و افتخار شماست. اگر مشاهده کردید که او کار دشواری را انجام می دهد، فورا به کمک او نروید؛ کمی صبر کنید تا خودش تلاش کند. او باید برای بروز توانایی هایش فرصت کافی داشته باشد.منعطف و صبور باشید. اگر درحال جاروزدن خانه است و شما می بینید که برخی قسمت ها را جارو نمی زند، به او فرصت دهید. توانایی کودکان در این محدوده سنی در همین حد است؛‌ هرگز به روی او نیاورید که نتوانسته است کار را کامل کند؛‌ فرزند شما هرچه بیشتر تلاش کند، موفق تر می شود و می آموزد که آن کار را بهتر انجام دهد.

اگر فرزند شما دوست دارد کاری را به تنهایی انجام دهد اما آن کار هنوز برای او زود است، برایش توضیح دهید؛‌ به عنوان مثال بسیاری از کودکان در این سنین دوست دارند به تنهایی به منزل دوستانشان بروند یا گاز را روشن کنند و یا در آماده کردن غذای کبابی کمک کنند. در این موارد، شما باید با صبوری برای او توضیح دهید که چرا وی هنوز نمی تواند این کارها را به تنهایی انجام دهد؛‌ اگرچه او از این موضوع خوشحال نمی شود، اما همین که می بیند شما با او مانند فرد بزرگسال رفتار و با دلیل و برهان با او صحبت می کنید، قانع می شود.

هنگام تربیت کودک یکی از مهم ترین نکاتی که باید همواره به یاد داشته باشید، احترام به شخصیت او است؛‌ نباید با فرزندتان به گونه ای برخورد کنید که اعتماد به نفسش ضعیف شود؛‌ اعتماد به نفس، پایه موفقیت های بعدی فرزند شما در زندگی آینده اش است؛‌ اعتماد به نفس یعنی اینکه فرد باور داشته باشد که وی می تواند و ارزشمند است. ما گاهی نسبت به خودمان حس خوبی داریم و گاهی برعکس، آنچه باید به فرزندتان بیاموزید این است که واقع بین باشد؛ او باید بتواند چالش های زندگی اش را با دید منطقی ببیند و از عهده ی آن ها برآید. با چند روش ساده می توانید اعتماد به نفس فرزندتان را بالا ببرید، از جمله:

کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول

ـ عشق بی قید و شرط:

«‌ دوستت دارم، مهم نیست چه کسی هستی و چه کاری انجام می دهی». عشق و محبت شما به فرزندتان زمانی اثر بخش است که بی قید و شرط و بدون توجه به نقاط ضعف و قدرت، توانایی ها، نقایص و مشکلاتش باشد هر روز او را ببوسید، در آغوش بگیرید و بگویید که بسیار دوستش دارید. زمانی که می خواهید او را تربیت کنید، برایش روشن و شفاف بگویید که شما با رفتار نادرست او مشکل دارید نه با خود او.

ـ توجه: در هر روز زمانی را به او اختصاص دهید که در این زمان، هیچ عامل دیگری نتواند مزاحمتان شود؛‌ با این کار، او در می یابد که برای شما بسیار عزیز و ارزشمند است؛ قرار نیست این مدت خیلی طولانی باشد، همانقدر که وقتی او می خواهد مسئله ای را برای شما بگوید، دست از کار بکشید و رو به سوی او کنید و با دقت به صحبت هایش گوش دهید؛ این نشان دهنده توجه شما به اوست. زمانی که با شما صحبت می کند به او و چشمانش نگاه کنید تا مشخص شود که با تمام وجود به او توجه می کنید.

ـ آموزش محدودیت ها:

در عین حال که والدین مهربانی هستید،‌ باید مقررات خاصی را نیز برای تربیت فرزند تان وضع کنید و در اجرای قوانین قاطع باشید؛ به عنوان مثال، به فرزندتان بگویید زمانی که می خواهد دوچرخه سواری کند، باید کلاه و زانوبند ایمنی را ببندد و اگر این کار را نکند، دیگر اجازه دوچرخه سواری ندارد؛ اگر او این قانون را رعایت نکرد، به او اجازه دوچرخه سواری ندهید؛ حتی اگر گریه کند و دلتان برایش بسوزد. می توانید یک بار به او فرصتی مجدد دهید اما اگر این کار را تکرار کرد، به هیچ وجه این مسئله را نادیده نگیرید. وجود قانون در خانواده به کودک احساس امنیت می دهد؛‌ اگرچه کودک شما در ظاهر از این مقررات ناراضی است وی خیلی زود مقررات را می آموزد و اگر برخورد درستی داشته باشید. او حتما آن ها را اجرا خواهد کرد. به فرزندتان بفهمانید که به او اعتماد کرده اید و باور دارید که او قوانین را اجرا می کند و غیر از این هیچ انتظار دیگری از او ندارید.

ـ حمایت در انجام ریسک ( خطر ):

گاهی ریسک (‌خطر) خوب است و اعتماد به نفس فرزند شما را بالاتر می برد؛ اگر به رستوران رفتید به او اجازه دهید تا برخی اوقات، غذای جدیدی را امتحان کند و یا به وی اجازه دهید تا اسکیت بازی کند؛ به او بیاموزید همیشه احتمال شکست وجود دارد؛‌ اما بدون تجربه شکست نمی توان پیروزی و موفقیت داشت. او را به همکاری با دیگران و کار گروهی تشویق کنید؛‌ اما حمایت به این معنی نیست که هرگاه گرفتار مشکلی شد، به کمک او بشتابید و به او فرصتی ندهید؛ ‌زمانی که وی درحال خواندن متنی دشوار است و نمی تواند کلمه ای را بخواند. سریعا کلمه را برایش نخوانید؛ بلکه کمی صبر کنید تا خودش تلاش کند و تلفظ صحیح لغت را بیابد. زمانی که به فرزندتان فرصت ریسک (خطر) می دهید، ممکن است بارها و بارها شکست بخورد؛ این شکست ها درس های ارزشمندی به او می آموزند.

کودکان ۶ تا ۹ ساله ـ بخش اول

ـ تشویق:

هر کسی به تشویق پاسخ مثبت می دهد. کارهای مثبت فرزندتان را بازگو و او را به خاطر آن ها تشویق کنید؛‌ اما تشویق همیشه به معنی دادن پاداش مادی نیست؛ به عنوان مثال می توانید شب به همسرتان بگویید:« امروز دخترمون (پسرمون) تمام تکالیفشو را خیلی سریع و درست انجام داد»؛ همچنین به شکلی واضح بیان کنید که چرا او را تشویق می کنید؛ زمانی که میز غذا را خیلی خوب و مرتب آماده می کند، به جای اینکه فقط بگویید: « آفرین » بگویید: « میز رو خیلی قشنگ چیدی، آفرین عزیزم »؛ به این ترتیب او متوجه می شود که دقیقا به دلیل کدام رفتارش تشویق شده است و بار بعد سعی می کند تا این کار را بهتر از قبل انجام دهد.

ـ مقایسه:

جمله های مقایسه ای مانند: «‌ چرا نمی تونی مثل برادرت باشی؟ یا چرا مثل دختر همسایه خوب درس نمی خونی؟»‌ به کودک این مطلب را می رساندن که مایه شرمساری و خجالت یا سبب عصبانی شدن و حتی عذاب شماست و باید همواره با دیگران در رقابت باشد تا بتواند شما را راضی نگاه دارد؛ حتی مقایسه های مثبت هم به او آسیب می رسانند؛ جمله هایی مانند: «‌ تو از همه بهتر بازی کردی و یا تو از همه سریع تر جواب دادی » نیز به او می گوید که باید همواره آنقدر تلاش کند تا بتواند چنین نتیجه ای را برای رضایت شما کسب کند.

اگر فرزندتان دریابد که شما به خاطر خودش برای او ارزش قائلید، او نیز بیشتر خودش را باور می کند و به خودش ارزش می دهد.

ـ هم دردی:

اگر فرزندتان خودش را با دیگران مقایسه و از نقایص یا ضعف هایش احساس ناراحتی می کند باید با او هم دردی کنید و به گونه ای رفتار کنید که او دریابد توانایی های خاص خودش را دارد؛‌ اگر روزی به شما گفت: « من نمی تونم مثل دوستم فوتبال بازی کنم » با او هم دردی کنید و بگویید : « آره اون خوب می تونه فوتبال بازی کنه؛ اما تو هم توانایی های خاص خودتو داری؛ مثلا تو خیلی سریع می دوی و یا خیلی خوب نقاشی می کنی‌ »؛ به یاد داشته باشید در این مواقع برای آرام کردن فرزندتان به او نگویید: «‌ تو بهتر از او می دوی یا نقاشی می کنی ». ( مطالبی که در قسمت مقایسه به آن اشاره کردیم)

اگر از اینکه نمی تواند مسائل ریاضی را به خوبی انجام دهد، ناراحت بود و به شما گفت: «‌ من نمی تونم مسئله حل کنم، من خیلی ضعیفم» باید او را دریابید، صحبت های شما بهتر از هر فرد دیگری می تواند او را آرام کند و اعتماد به نفسش را بالا ببرد. می توانید بگویید:« تو دانش آموز خوبی هستی فقط کمی با ریاضی مشکل داری، ببا با هم راه حل مسئله را پیدا کنیم.»

، ، ، ، ، ، ، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *