کودک لجباز و نافرمان – بخش چهارم
درست است که تعامل با کودکان یک دنده و لجباز خیلی کار دشواری است. اما زندگی این کودکان برای خود کودک هم خیلی سخت است. این کودکان بلد نیستند با دنیای بیرون تعامل خوبی برقرار کنند و مدام آسیب می بینند. قدم اول برای اینکه به این کودکان و خودمان به عنوان والدینشون کمک کنیم این است که درکشون کنیم درک کلمه ی خیلی عمیق تری نسبت به دانستن است. به مثال زیر توجه کنید: فرض کنید پسربچه ای چهار و نیم ساله هست که از سه سالگی به مهد کودک رفته است و تقریبا والدین خود را برای رفتن به مهد کودک اذیت نکرده است، رابطه اش با مربی ها و بچه های مهدکودک به نسبت رابطه ی خوبی است اما کودک قصه ی ما به علت شغل خاص پدر مجبور به اسباب کشی به شهر دیگری میشود و کودک دیگر نمیتواند به مهد قبل برگردد.
کودک لجباز و نافرمان – بخش چهارم
حالا بدقلقی ها و لجبازی های کودک شروع میشود اگر والدین کودک درک درستی از حس و حال کودکشان نداشته باشند. لجبازی های کودک خیلی شدیدتر میشود اما اگر والدین از قبل در مورد اتفاقی که قرار است پیش بیاید یعنی جابه جایی به شهری دیگر و علت آن با کودک صحبت کرده باشند کودک آماده ی این تغییر میشود و احتمالا بدقلقی هایش کوتاه مدت تر و خفیف تر خواهد شد. از طرفی دیگر زمانی که کودک شروع به لجبازی کردن میکند بهتر است والدین با کودک طوری حرف بزنند که کودک متوجه شود. والدین می دانند که کودک چقدر از این جابه جایی ناراحت است مثلا می توانند به کودک بگن که می دونم از اینکه مجبوری به یک مهد دیگه بری و از دوستات جدا بشی خیلی ناراحتی اما ما به خاطر کار بابایی مجبوریم اینجا زندگی کنیم تو توی مهد جدید هم می تونی کلی دوست خوب پیدا کنی میدونم شاید جای اون دوست هارو نتونند برات پر کنند ولی من بهت قول می دم تا زمانی که دوستای جدید پیدا می کنی این پارک کنار خونه هست که پارک خیلی قشنگی هست هر روز یک ساعت با هم دیگه میریم اونجا بازی می کنیم.اما بیشترین نافرمانی را از کودکان ما زمانی داریم که کودک حس کند والدینش او را نمی فهمند.
نویسنده: منا سمیعی سنجانی
دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا
