تخیلات در کودکان

تاثیر تخیلات کودکان دررشد هوش و خلاقیت آنها

کودکان در سنین قبل از دبستان علاقه زیادی به بازی های تخیلی دارند. آن ها در بازی های کودکانه به خیال پردازی های خود وسعت می دهند و تجربیات جدیدی را که از محیط اطرافشان دریافت کرده اند، وارد بازی هایشان می کنند. کودکان با توسل به آنچه در اطراف خود می بینند و در اختیار دارند، دنیاهای جدیدی ایجاد می کنند و معیارها و مرزهای جهان واقعیت را در تخیل خود پشت سر می گذارند. به عقیده بسیاری از کارشناسان، بازی های کودکانه نقش مهمی در شکل گیری شخصیت آن ها دارد و اساس تمام این بازی ها از تخیل آنان نشأت می گیرد. قوه تخیل کودک در مراحل حساس رشد جسمانی او باعث افزایش مهارت های او و واکنش نسبت به دنیای اطراف می شود و برخی کارشناسان معتقدند هر قدر قوه تخیل فرد در کودکی بیشتر باشد، در بزرگسالی توانایی بیشتری برای حل مشکل دارد. معنایی که از تخیل استنباط می شود واقعیت گریزی است. بدین معنا که ما واقعیت را به هم می ریزیم تا آنچه را که می خواهیم به وجود آوریم و به هم ریختن واقعیت برای انطباق با علایق خودمان، تخیل است. هدف تخیل، تغییر در واقعیت است و به همین دلیل تخیل، یکی از مهمترین ارکان پیشرفت بشر بوده است. تمام اختراعات و اکتشافات انسان از تخیل او سرچشمه گرفته است. تخیل نقش سازنده و ارزشمندی در شکل گیری شخصیت فرد دارد و کودکان دنیای آینده شان را، بر مبنای تخیلات خود بنا می کنند.کودک پس از کاهش وابستگی به والدین، تلاش می کند خارج از قیدوبندها و محدودیت هایی که والدین برای او گذاشته اند، دنیای جدیدی ایجاد کند که در آن، خودش رئیس است و چه بسا توانایی دستور دادن به دیگران را دارد. احساس استقلال و مسئولیت پذیری در بازی های کودکانه همراه با تخیل، اولین احساس خوشایندی است که به کودک دست می دهد و او با استفاده از تجارب روزانه و اتفاقاتی که دوروبر او رخ می دهد، به این بازی ها تنوع می بخشد.
تخیل می تواند به صورت غیرمستقیم با هوش بچه ها در ارتباط باشد اما نقش بازی در پروراندن قوه تخیل، غیرقابل انکار است. کودکان با قصه گویی و اجرای موقعیت های خیالی، مهارت های زبانی خود را پرورش می دهند و روش های بیان احساسات و مهارت تمرکز و توجه کردن را یاد می گیرند اما قوه تخیل بیشتر، الزاما به معنای هوش یا استعداد بیشتر نیست و عوامل متعددی در هوش و استعداد کودک موثر است. کودکان گاهی برای گریز از واقعیات موجود و شرایطی که به آن ها تحمیل شده، خیال پردازی می کنند. به عنوان مثال کودکی که در تخیل خود، پلیس می شود، می خواهد نقش هدایتگر و راهنمای دیگران را داشته باشد، یعنی نقشی که در عالم واقع ما به هیچ کودکی نمی دهیم یا کودکی که از بزرگترها می شنود که ضعیف یا ناتوان است، در عالم خیال خود را فردی قدرتمند و قوی تصور می کند. اما گاهی اوقات بچه ها می خواهند دنیای خودشان را با تخیل بسازند.
همان کاری که گاهی اوقات در دوران بزرگسالی هم رخ می دهد.بزرگسالان نیز به هنگام تغییر در شرایط موجود، اول به قوه خیال خود پناه می برند و آرزوی هر چیزی اول در قوه خیال فرد شکل می گیرد. کودکان هم در واکنش به محیط اطراف، به خیال پردازی پناه می برند و دنیای آینده خود را بر آن اساس شکل می دهند. گاهی اوقات شما به آرزوهای کودکان از طریق قوه تخیل آن ها پی می برید. به عنوان مثال تمایل کودک به ساختن هواپیما با لوگو به نقشی که او می خواهد در بزرگسالی ایفا کند، ارتباط دارد. چنین کودکی، می خواهد «سازنده» باشد و اگر در زندگی در جهت مناسبی بر اساس تخیلش قرار بگیرد، می تواند تعمیرکار خوبی شود یا کارهای فنی خوبی انجام بدهد.
اگر کودکان را رها کنیم و قیدوبندهایی را که بدون دلیل برای آن ها فراهم کرده ایم، از بین ببریم، کودکان بهتر می توانند قدرت تخیل خود را پرورش دهند. والدین اغلب تصور می کنند باید همه کار برای کودک خود انجام دهند، در حالی که این تصور غلط است و کودک باید با زندگی و شرایط موجود کنار بیاید و راه خود را پیدا کند. تنها راهی که والدین می توانند برای پرورش تخیل کودک به کار ببرند این است که او را آزاد بگذارند و به او اجازه دهند به بازی های دلخواه خود بپردازد. بعضی ها به غلط تصور می کنند باید زمینه را برای پرورش تخیل او آماده کرد و یا به عنوان مثال با خرید بعضی وسایل به او کمک کرد در حالی که این طور نیست.
زمانی که شما کودک را در محیط اطرافش به اندازه ای آزاد گذاشتید که او ضمن احساس امنیت و آرامش، به بازی های کودکانه بپردازد، بدانید بیشترین کمک را به او کرده اید.تلویزیون، فیلم، سی دی و بازی های ویدئویی بر خیال پردازی کودکان تاثیرات بسیاری دارد. ورود کلیشه های متعدد به دنیای خیالی کودکان، نشانه تاثیر فناوری بر دنیای کودکان است، کلیشه اصولا متعلق به دنیای کودکان نیست و او از محیط اطرافش آن را وام می گیرد. قوه خیال کودک باید متعلق به خودش باشد اما می بینیم که فیلم های متعدد علمی- تخیلی و انواع بازی های ویدئویی، دنیاهایی خیال انگیز و ساختگی را پیش روی کودکان می گشاید که البته نفس وجود آن ها بی ضرر است اما چنان چه کودکی به طور دائم تحت تاثیر تصاویر خیال انگیز قرار گیرد، طبیعی است که نمی تواند قوه تخیل خود را به درستی به کار بیندازد. در مجموع والدین باید به تخیل کودک خود بها دهند. به عنوان مثال اگر او می گوید من ٣ متر پریده ام به او بگوییم چقدر جالب! اگر تو دوست داری ٣ متر بپری، من دوست دارم ٥ متر بپرم! بنابراین زمینه تخیل را نباید در او از بین ببریم و به او بگوییم خالی نبند یا دروغ نگو!

گردآورنده : سارا گودرزی

، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *