بررسی علل ابتلای کودکان به بیش فعالی و انواع روشهای درمانی
مثل همه اختلالات اعصاب و روان علت این اختلال تک محوری نیست، بهطوری که در جدیدترین و جامعترین نگاه بهعلت این اختلال، علل زیستی، روانی و اجتماعی شناخته شده است که جنبه زیستی و ژنتیک بیشتر مورد نظر است چون به احتمال 60 تا 70 درصد، فردی که مبتلا به بیشفعالی است، کودک او هم دچار این اختلال خواهد شد. علاوه بر این اتفاقات دوران بارداری، نوع تغذیه مادر، بیماریهای این دوره، نوع تربیت کودک، نوع رفتار بیش از اندازه پرخاشگرانه و عجول بودن والدین، نوع چیدمان خانه، ترافیک، آلودگی و… از عوامل شناختهشده برای این بیماری هستند. مادر حتی در دوران بارداری از نوع لگد زدن جنین هم میتواند متوجه شود که او بیشفعال است. علاوه بر این، این کودکان بعد از به دنیا آمدن هم معمولا آرام و قرار ندارند و معمولا کودکان سختی هستند؛ از نوع شیر خوردن گرفته تا گریه کردن. برای همین است که میگوییم هر چه بارداری امنتر باشد، احتمال بروز این اختلال کمتر میشود؛ مثل تغذیه مناسب. متأسفانه رژیم غذایی بدون کلسترول و چربی در این دوران و اینکه مادر رژیم متناسب با این دوران را نداشته باشد، بسیار خطرناک است. همچنین تروماها و یا ضربهها چه بهصورت روحی و چه جسمی روی کودک در دوران بارداری مادر تأثیر میگذارد. چون ضربههای روحی بهصورت استرس و ضربههای جسمی بهصورت ضربه مغزی خود را در این کودکان نشان میدهد. علاوه بر این بیماریهایی که مغز را درگیر میکنند، مثل مننژیت در بروز این اختلال مؤثرند. محققان بهتازگی فهمیدهاند که بیماریهای دستگاه گوارش و مصرف غیرضروری آنتیبیوتیکها هم در بروز بیشفعالی مؤثرند.
برای یک کودک 2ساله که بیشفعالیاش صدمهای به او نمیزند، نیازی به شروع درمان نیست. معمولا هم توصیه کلی بر این است که تا سنین قبل از مدرسه این اختلال تشخیص داده نشود مگر اینکه آنقدر حاد باشد که صدمات بسیار جدی به زندگی کودک بزند، مثل آویزان شدن از پنجره و سایر کارهای پرخطر. با این حال باز هم تأکید میکنم مهمترین اختلالی که بیشفعالی در زندگی کودک ایجاد میکند لطمههای آموزشی است.
در درمان این بیماران باید بدانیم که آیا بهدنبال تغییر رفتار هستیم؟ برای کودکانی که دچار بیتوجهی هستند خانواده به هیچ وجه موفق به تغییر رفتار نمیشود. پس در اینجا ما یکسری مداخلات رفتاری مدرسه محور داریم که برای اجرای آنها حتی معلم و مدیر مدرسه هم باید آموزش ببینند و درک کنند که باید با این دانشآموز چه برخوردی داشته باشند. دادن تکالیف کوتاه و پاداشهای کوتاه در این مورد خیلی مؤثرند چون در مورد این کودکان به هیچ وجه تنبیه تأثیر ندارد. حتی دادن این پاداشهای کوتاه باید در خانواده هم ادامه پیدا کند. ممکن است همراه بیشفعالی، تیک، وسواس، افسردگی یا اضطراب هم وجود داشته باشد که در این موارد داروهای ضداضطراب یا ضدوسواس هم برای این کودکان تجویز میشود. البته این داروها به هیچ وجه درمان قطعی محسوب نمیشوند.
گرداورنده : سارا گودرزی