زمان آغاز دلبستگی در کودکان

زمان آغاز دلبستگی در کودکان

تربیت زمانی دل بستگی

زمان آغاز دلبستگی در کودکان:در اولین ماه های تولد، نوزاد دل بستگی چندانی از خود نشان نمی دهد، لیکن الگوهای رفتاری کودک حاکی از آن است که او ترجیح می دهد در کنار دیگران،‌ به ویژه مادر خود باشد و با این حالت دل بستگی های آتی را تسهیل می کند. به عنوان مثال، کودک تازه متولد شده صدای انسان را بیش تر دوست دارد و حتی می تواند صدای افراد مختلف را از هم تشخیص دهد. او صدای مادرش را بیش از همه دوست دارد. رفتارهایی از قبیل مکیدن، لبخند زدن، بغل کردن، توجهاتی که در صورت و چهره ی وی دیده می شوند و گریه کردن، هر یک به تنهایی به عنوان علامت هایی از میزان رضایت و اثبات مراقبت خوب مراقب، یا والدین تعبیر می شوند و موجب بروز احساسات مثبت و اشتیاق برای تماس های بیش تر می گردند. کودک میل بیش تری به محرک های اجتماعی از خود نشان می دهد و از آن ها به عنوان ابزار استفاده می کند، به عنوان مثال گریه کردن می تواند به عنوان نشانه هایی برای جلب توجه دیگران به کار رود. با وجود جهت گیری اجتماعی آشکار کودک، تا این سن،‌ هنوز تمایل ثابتی به سوی مراقبی خاص دیده نمی شود.

در چند ماه بعد، کودک به تدریج در رفتارهای دل بستگی خود دقیق تر می شود. رفتارهایی که موجب افزایش دل بستگی می شوند، هنوز در میان گریه های مختلف مردم رواج دارند، گریه کودکان عکس العمل های مثبت تری نسبت به افرادی که به طور دائم از آن ها مراقبت می کنند، بروز می دهند، کودک در حدود ۶ تا ۷ ماهگی، در رشد اجتماعی خود به نقطه ی عطف شکل گیری نخستین دل بستگی دست می یابد. رفتارهای دل بستگی اکنون به نخستین مراقب معطوف می شود و واهمه از بزرگ سالان غریبه، حتی کودکان ناشناس نیز، بعدها در حدود سنی ۲ سالگی، به طرز چشم گیری افزایش می یابد و در کاهش تماس های کودک با همسالان خود و در نتیجه کاهش فرصت ها برای گسترش و رشد یک طرحواره برای ایجاد رابطه، منعکس می شوند. هنگامی که کودک قادر به سینه خیز رفتن می شود، مجبور است برای حفظ مجاورت کاملاً به مراقب خود متکی باشد، کودک با تحرک بیش تر می تواند در مکان های وسیع تر و دورتر قدم بزند و درعین حال از مراقب خود به عنوان پایگاهی امن، در مواردی که احساس ترس می کند یا با ورود یک فرد غریبه نیاز به پناهبردن به کسی دارد، استفاده کند.

هرچه کودک به اواخر اولین سال تولد خود نزدیک می شود، کاوش او به طور فزاینده ای گسترده تر شده، دنیای اجتماعی او وسیع تر می گردد. از این هنگام تعمیم دل بستگی آغاز می شود که شامل افراد نزدیک دیگر، از قبیل پدر، خواهر و برادر نیز می گردد و اضطراب حاصل از حضور غریبه ها رو به کاهش می گذارد. در برخورد با افراد، اشیا و موقعیت های جدید، واکنش های افرادی که در محدوده ی دل بستگی کودک قرار دارند (مرجع های اجتماعی)، به عنوان راهنمایی برای نشان دادن واکنش های مناسب نسبت به اشیا و وقایع اطراف کودک، به کار گرفته می شوند.

برخی محققان گام را فراتر نهاده، معتقدند که الگوها و منابع اجتماعی (توجه به واکنش های اطرافیان برای نشان دادن واکنش مناسب) مؤثرترین عوامل در شکل گیری برداشت های اولیه ی ذهنی کودک می باشند.

هم چنان که کودک اولین سال تولد خود را پشت سر می گذارد، اهمیت نقش همسالان به تدریج و به طور فزاینده در زندگی وی افزایش می یابد. بدین ترتیب اگرچه در دوران کودکی و پیش نوجوانی، دل بستگی به پدر و مادر ظاهراً دارای اهمیت کم تری برای کودک می باشد، اما هم چنان نقش اصلی را بازی می کند. والدین هنوز به عنوان منبع اصلی مهرورزی به حساب می آیند و این امر در موقعیت های خاص، به عنوان مثال در هنگام دل تنگی، بیش تر آشکار می شود و به نظر می رسد تا آخرین مراحل دوران کودکی و حتی در اوایل دوران نوجوانی، کیفیت دل بستگی با والدین بیش تر با حس خوش حالی و خرسندی مرتبط است تا کیفیت روابط با همسالان ( گرین پرگ، ۱۹۸۳ Greenberg ). معنای انحصار طلبی در دل بستگی های والدین در طول دوران نوجوانی کاهش می یابد اما تأثیر آن هرگز به کلی از بین نمی رود.

معرفی مقدماتی از منشأ دل بستگی، اولین رابطه ی حقیقی ـ اجتماعی کودک را در اختیار ما قرار می دهد. با این حال لازم است محققان برای هدایت تحقیقات هدفمند در این زمینه در پی یافتن شیوه ها و روش هایی باشند که از آن طریق بتوان میزان دل بستگی را به درستی اندازه گیری کرد.

ارزیابی و اندازه گیری دل بستگی

برای آن که از اندازه گیری دل بستگی تصور صحیحی داشته باشیم، لازم است بتوانیم دل بستگی را عملاً معنی کنیم، یعنی ارزیابی و اندازه گیری دل بستگی را تعیین نماییم. طبق نظر جان بال بی ( ۱۹۶۹   )، میزان دل بستگی از طریق رفتارهایی که برای پیش برد مداوم کنش های متقابل و حفظ مجاورت بروز می کنند، نشان داده می شود. گریه کردن، لبخند زدن، چسبیدن به فرد مورد علاقه و دنبال کردن او از جمله این گونه رفتارهاست. با این که می توانیم وضعیت دل بستگی کودک را از طریق مشاهده ی دراز مدت کنش های متقابل او با مراقبانش بسنجیم. اما این شیوه ها سخت و پرهزینه است. روش سریع تر، آسان تر و دقیق تر تهیه ی مقیاس یا آزمون برای ارزیابی این رفتارها می باشد. یکی از آزمون های دلبستگی که در ارتباط با کودکان سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهه بسیار قابل استفاده و مفید است، آزمون «موقعیت های ناآشنا» می باشد که اکنون این آزمون را مورد بررسی قرار می دهیم.

ادامه دارد…

، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *