اصول آموزش کودک براي ۳ تا ۵ سالگي

اصول آموزش کودک براي ۳ تا ۵ سالگي
اصول آموزش کودک براي ۳ تا ۵ سالگي
کسب هويت، تنظيم روابط و نمايش خلاقيت
درست است که کمابيش والدين از نقش خود به عنوان اولين مربي کودک و تاثيرگذارترين فرد در زندگي فرزند با اطلاع هستند اما شايد بسياري از آن ها ندانند بخشي از مشکلات در روابط اجتماعي افراد، ناتواني در درک همسر، مشکلات کاري، سردرگمي و بسياري از مشکلاتي که در دوران بزرگسالي رخ مي دهد، مي تواند ريشه در دوران کودکي و ناتواني والدين در آموزش پايه و اصول اين مهارت ها در سن حساس ۳ تا ۵ سالگي داشته باشد.  اين در حالي است که والدين در اين سنين وقت کودک را با کلاس هاي آموزشي زبان هاي خارجي، نقاشي، روباتيک و خلاقيت پر مي کنند بدون اين که به مسائل مهمي نظير کسب هويت کودک، نمايش خلاقانه و توان حل مسئله بپردازند. مسائلي که با آموزش هاي بسيار ساده اما اساسي مي تواند روند کلي زندگي فرد را تغيير دهد. در اين مطلب قصد داريم به برخي مسائل تربيتي که در اين سن حساس بايد به کودک آموزش داده شود، بپردازيم. 
کسب هويت
۳تا۵ سالگي، دوران بسيار حساسي براي کودک است. اصول اساسي آموزش در اين سن را که در مهد کودک يا در منزل بايد توسط والدين پيگيري و اجرا شود، مي توان در ۴ حوزه اساسي خلاصه کرد. کودک قبل از ۳ سالگي خودش را از پدر ومادر جدا نمي داند و در ۳ سالگي است که خودش را کشف مي کند. او درک درستي از خود پيدا مي کند. دکتر شهرام ناصري مشاور با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: کسب هويت در اين سن از اين رو براي کودک بسيار مهم است که به او کمک مي کند خود را از ديگران تميز دهد. او درمي يابد با ديگران فرق دارد. نوجواناني که در دوران بلوغ دچار اختلال هويت مي شوند و يا به فرقه هاي مذهبي عجيب و غريب، عرفان هاي کاذب و گروه هاي منحط موسيقي گرايش پيدا مي کنند، در دوران کودکي و به هنگام تلاش براي کسب هويت ناکام مانده اند. کودک دراين سن خودش را در آينه مي بيند، عکسش را مي بيند و خود را از ديگران تميز مي دهد. والدين بايد به او کمک کنند، خودش را «من» بنامد، با اعضاي بدنش آشنا شود، اشيا را متعلق به خودش بداند. اين چند کار ساده بسيار مهم تر از فراگيري زبان و آموزش نقاشي در مهد کودک است. او بايد تفاوت خودش را از ديگران ببيند و به اين ترتيب اولين گام هاي کسب هويت را بردارد.
اصول آموزش کودک براي ۳ تا ۵ سالگي
حل مسئله
مديري که قادر است در شرايط بحراني به درستي تصميم بگيرد، به صورت اتفاقي موفق نيست زيرا اصولاً هر موفقيتي حاصل دستاوردهاي فرد در گذشته است. اين فرد، کسي است که در کودکي مهارت حل مسئله را پيدا کرده است. والدين او توانسته اند اين مهارت را در او بپرورانند. در واقع فرا گرفتن مهارت حل مسئله از ۳ سالگي شروع مي  شود. بزرگسالاني هستند که حتي توانايي خريد مايحتاج روزانه خود را ندارند و مسائل خود را نمي توانند حل کنند. اين افراد در کودکي براي حل مسائل خود تلاش نکرده اند يا فرصت تجربه و تلاش از آن ها گرفته شده است. دکتر ناصري با بيان اين که يک کودک ۳ ساله دوست دارد براي حل يک مسئله راه هاي مختلفي را امتحان کند، مي گويد:معمولاً کودکان براي انجام کارها پشتکار زيادي دارند و يک کار را چندين بار تکرار مي کنند تا بتوانند نتيجه اي که مي خواهند بگيرند. اگر به اين پشتکار کودک توجه کافي شود، خواهيد ديد که چنين کودکي در آينده مدير موفقي مي شود. اما اگر والدين دايم تلاش کنند که به جاي او مسائل را حل کنند، او فرصت يادگيري مهارت حل مسئله را پيدا نمي کند. بنابراين بهتر است از سن ۳ سالگي از کودک بخواهيم مشکلش را به صورت کلامي بيان کند، مثلاً وقتي کفشش از پايش درآمده است، بگويد «کفشم درآمد.» يا اگر اسباب بازي اش را گم کرده، بگويد، حتي وقتي کاري را نمي تواند انجام بدهد، آن را بيان کند. اين کار يعني بيان مشکل به صورت کلامي، اولين قدم در حل مسئله است. سپس بايد کودک را تشويق کنيم چيزهايي را که قايم کرده ايم، پيدا کند، يعني بازي قايم باشک با او انجام دهيم. پيدا کردن يک شيء براي کودک معادل حل يک مسئله فيزيک هسته اي براي يک دانشمند است.
تنظيم روابط و عواطف
همچنين در ۳ تا ۵ سالگي روابط و عواطف اجتماعي کودک پايه گذاري مي شود. بزرگسالاني که در روابط شغلي و عاطفي خود مشکل دارند، مرداني که توان درک احساسات همسرشان را ندارند، افرادي که در حضور افراد ناشناس احساس راحتي نمي کنند و يا نسبت به ديگران احساس دلبستگي شديد يا هراس مفرط دارند، ممکن است در ۳ سالگي در رابطه با والدين و اطرافيان احساس خوبي را تجربه نکرده باشند و اين احساس بد را در تمام عمر با خود به همراه دارند. دکتر ناصري با اشاره به اين که پس از کسب هويت، اولين تلاش هاي کودک براي برقراري روابط اجتماعي صورت مي گيرد، تصريح مي کند: تصور کنيد کودک مي خواهد با پرستارش رابطه عاطفي برقرار کند، بعضي بچه ها به دنبال تماس فيزيکي هستند، بعضي براي پذيرفته شدن در جمع همسالان داد و ستد کودکانه با پرستار دارند، بعضي خودشان را در آغوش او مي اندازند. هر يک از اين رفتارها نشانه هاي دلبستگي اوليه است و چنان چه اولين سرمايه گذاري عاطفي کودک شکست بخورد، کودک در بيان احساس و رابطه با ديگران دچار مشکل مي شود. در چنين شرايطي کودک به ۲ شيوه واکنش نشان مي دهد يا اجتناب مي کند يا وابستگي شديد پيدا مي کند. از سوي ديگر ارتباط کودک با همسالان نيز در همين سال ها شکل مي گيرد.ممکن است کودک در رابطه با بزرگسالان تجربه خوب يا بد و در رابطه با همسالان تجربه ديگري داشته باشد. کودکي که اجتنابگر است، احتمالاً در هيچ يک از اين موارد تجربه مثبتي نداشته است. در همين سن است که بايد اجازه بيان احساسات به کودک را بدهيم حتي احساساتي مثل حسادت، تنفر و يا خشم زيرا سرزنش کردن مانع ايجاد احساس در کودک نمي شود بلکه مانع بيان آن مي شود. بنابراين ضروري است که والدين به کودک اجازه دهند احساسات خود را تمام و کمال بيان کند و از بيان آن نهراسد.
اصول آموزش کودک براي ۳ تا ۵ سالگي
نمايش خلاقيت
تمام کودکان خلاق هستند و اين والدين اند که اجازه خلاق بودن را از آن ها مي گيرند. والدين همواره بايد به خاطر داشته باشند که هيچ موفقيتي تصادفي نيست و فقط والديني مي توانند خلاقيت کودک خود را کشف کنند که اجازه دهند کودک راه حل هاي مختلف را براي حل مشکلاتش پيدا کند. دکتر ناصري با اشاره به اين که سن ۳ تا ۵ سالگي بهترين سن براي بروز خلاقيت در کودک است، تصريح مي کند: اولين کار کودک در مواجهه با محيط پيرامون تماشا، تقليد و سپس آزمايش بدن و توانايي هايش و بررسي ساختمان و مواد هر چيزي است. در اين سن کاغذ، خمير بازي و اسباب بازي وسايلي است که کودک دوست دارد آن را بشناسد. توصيه ما به والدين اين است که اسباب بازي را با کمترين هزينه و زحمت خريداري کنند تا اگر کودک آن را خراب کرد، سرزنش نشود. کودک در اين سن يک کار را مرتب تکرار مي کند و والدين بايد اجازه دهند به اين کار ادامه دهد. همچنين واکنش کودک به تصاوير و عکس ها بسيار مهم است. کودک به تصوير خيره مي شود، حرف مي زند، صداي چيزي را که مي بيند درمي آورد و سپس سعي مي کند اسم آن را بگويد. کودک در اين سن به جاي حرف زدن، نمايشنامه بازي مي کند و با تمام بدن حرف مي زند. او سعي مي کند با حرکات بدن و تقليد صدا ارتباط برقرار کند. به همين دليل توصيه ما اين است که گفته هاي کودک را تصحيح نکنيد و بگذاريد تلفظ صحيح کلمات را خودش ياد بگيرد. حوزه حرکتي کودک به علت وجود آپارتمان هاي کوچک محدود است. بهتر است در اين شرايط «بکن نکن»هاي بي دليل را کنار بگذاريم. سعي کنيم تا جايي که ممکن است به او فضا بدهيم تا بتواند بازي کند. اصول تربيتي را به کودک آموزش دهيم
کودک سالم، کودکي است که به پدر و مادرش بتواند «نه» بگويد. چنين کودکي مستقل بار مي آيد و بعدها اين توان را دارد که براي پذيرفته شدن در گروه همسالان به هر کاري تن ندهد. دکتر شهرام ناصري مشاور با بيان اين مطلب مي گويد: برخي از والدين اصول تربيتي را به موقع آموزش نمي دهند و درست سرمايه گذاري نمي کنند. گاهي هزينه زيادي مي کنند، وقت مي گذارند و بچه ها برايشان از هر چيزي مهم  ترند اما وقتي ضروري است به مسائل مهم تربيتي در ۳ تا ۵ سالگي بپردازند در نقاشي و روباتيک و زبان هاي خارجي سرمايه گذاري مي کنند در حالي که کودک نياز به کسب مهارت هايي دارد که در دوران جواني بتواند مشکلات مختلفي را پشت سر بگذارد. ملاک درست يا نادرست بودن مسائل، زمان انجام آن است.
  خراسان / شماره انتشار 18224

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *