باورهای والدین و عملکرد مؤثر

باورهای والدین و عملکرد مؤثر

باورهای والدین و عملکرد مؤثر

برخی از باورهایی که معمولا از والدین خود, جامعه و وسایل ارتباط جمعی کسب می کنیم, ما را از عملکرد مؤثر دور می کنند.
این باورها اغلب با دلسردی, افسردگی, اضطراب و تمایل به کنترل دیگران مربوط هستند.
در اینجا تعدادی از باورهای خودسرکوب, همراه با دیگر راه های سازنده را مطرح می کنیم:

❌باور خودسرکوب:لازم است که بوسیله کلیه افراد اجتماع تأیید شوم.
✅شق دیگر: من آن کاری را انجام می دهم که مرا متکی به نفس تر و آزادمنش تر و فرزندانم را مسئول تر بار می آورد.

❌اگر می خواهم شخصا ارزشمند قلمداد شوم, باید در همه جنبه های تربیت کودک کاملا ذیصلاح باشم.
✅من احساس ارزشمند بودن خویش را از رفتار فرزندانم کسب نمی کنم. من بیشتر به توسعه روابط خودم توجه دارم, تا اینکه در حد کمال باشم.

❌زمانی که امور بروفق مراد من پیش نمی رود, شرایط برایم غیرقابل قبول و فاجعه آمیز می شود.
✅اگر اوضاع آنگونه که من می خواهم پیش نمی رود, از بدشانسی است و مرا آزار می دهد. من سعی می کنم, اموری را که بر آنها کنترل دارم تغییر دهم, و آنچه کنترلی بر آن ندارم را بپذیرم.

❌عدم اطاعت کودک از من, مبارزه شخصی او با من به عنوان پدر و مادر است.
✅اطاعت نکردن کودک از دستورات من آزاردهنده است. من سعی می کنم راههایی پیدا کنم که توسط آنها روابط خود را با فرزندانم توسعه دهم تا آنان بخواهند با من همکاری نمایند.

❌گذشته کودک رفتار حال او را تعیین می کند. من قادرم تغییرات کوچکی در این حقیقت به وجود آورم.
✅رفتار کودک دارای مقصودی است. بنابراین من می توانم با درک مقصود او و تغییر عکس العمل هایم به بهترین وجه بر او تأثیر بگذارم.

❌من در صورتی می توانم در ارتباط با فرزندانم موفق باشم که همسرم هم همان روشهای مرا به کار برد.
✅نحوه رفتار همسرم مشکل اوست. من مسئول رفتار خودم هستم.

باورهای والدین و عملکرد مؤثر

برخی از باورهایی که معمولا از والدین خود, جامعه و وسایل ارتباط جمعی کسب می کنیم, ما را از عملکرد مؤثر دور می کنند.
این باورها اغلب با دلسردی, افسردگی, اضطراب و تمایل به کنترل دیگران مربوط هستند.
در اینجا تعدادی از باورهای خودسرکوب, همراه با دیگر راه های سازنده را مطرح می کنیم:

❌باور خودسرکوب:لازم است که بوسیله کلیه افراد اجتماع تأیید شوم.
✅شق دیگر: من آن کاری را انجام می دهم که مرا متکی به نفس تر و آزادمنش تر و فرزندانم را مسئول تر بار می آورد.

❌اگر می خواهم شخصا ارزشمند قلمداد شوم, باید در همه جنبه های تربیت کودک کاملا ذیصلاح باشم.
✅من احساس ارزشمند بودن خویش را از رفتار فرزندانم کسب نمی کنم. من بیشتر به توسعه روابط خودم توجه دارم, تا اینکه در حد کمال باشم.

❌زمانی که امور بروفق مراد من پیش نمی رود, شرایط برایم غیرقابل قبول و فاجعه آمیز می شود.
✅اگر اوضاع آنگونه که من می خواهم پیش نمی رود, از بدشانسی است و مرا آزار می دهد. من سعی می کنم, اموری را که بر آنها کنترل دارم تغییر دهم, و آنچه کنترلی بر آن ندارم را بپذیرم.

❌عدم اطاعت کودک از من, مبارزه شخصی او با من به عنوان پدر و مادر است.
✅اطاعت نکردن کودک از دستورات من آزاردهنده است. من سعی می کنم راههایی پیدا کنم که توسط آنها روابط خود را با فرزندانم توسعه دهم تا آنان بخواهند با من همکاری نمایند.

❌گذشته کودک رفتار حال او را تعیین می کند. من قادرم تغییرات کوچکی در این حقیقت به وجود آورم.
✅رفتار کودک دارای مقصودی است. بنابراین من می توانم با درک مقصود او و تغییر عکس العمل هایم به بهترین وجه بر او تأثیر بگذارم.

❌من در صورتی می توانم در ارتباط با فرزندانم موفق باشم که همسرم هم همان روشهای مرا به کار برد.
✅نحوه رفتار همسرم مشکل اوست. من مسئول رفتار خودم هستم.

مریم رضایی
دکتری مشاوره

دپارتمان کودک و مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

، ، ، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *