چگونگی غریزه ی جنسی در کودکان استثنایی بخش پایانی
هنگامی که کودک با جسم چند کیلویی و ناتوان خود پا به عرصه ی وجود می گذارد از بسیاری از غرایز انسانی بهره مند است و وجود غریزه در تمامی کودکان صرف نظر از نژاد، رنگ پوست، بهره ی هوش و یا معلولیت آنها حتمی است. غریزه جنسی نیز چون دیگر غرایز با جثه ی ضعیف و ناتوان این تازه وارد ظاهر می گردد. گرچه در آغاز برای بسیاری از افراد تصوّر این که این غریزه چه سهم مؤثری در ساخت شخصیت فردی کودک دارد مشکل است ولی دیدیم که عدم تربیت صحیح و بموقع می تواند با سوء استفاده از این غریزه از کودک پاک و بی گناه انسانی فاسد به حال خود و جامعه بسازد.
غریزه ی جنسی از بدو تولّد یعنی از زمانی که جثه ی ناتوان طفل که نه اراده ی قابل لمس و نه تفکری قابل درک دارد با وی همراه است و تا دوران پیری یعنی هنگامی که فرد، به بیمارستانی متحرک تبدیل می گردد و هر عضوش برای ادامه ی حیات نیاز به تخصص متخصصی دارد او را همراهی می کند. فقط تظاهرش در هر موقعیت از سن و زمان متفاوت است. کودکان استثنایی نیز چون سایر کودکان بهره مند از این غریزه و سایر غرایز بشری هستند و آنچه در مورد غریزه ی جنسی و تربیت آن بیان شد در مورد کودکان استثنایی نیز صادق است. تنها شاید جلوه های این غریزه در میان گروههای مختلف استثنایی تا حدی، متفاوت باشد و بخصوص شاید نحوه ی تربیت جنسی برخی از گروههای استثنایی با توجّه به نقص در کدامین عضو، نیاز به توجّهی خاص داشته باشد.
برخی از گروههای کودکان استثنایی به سبب سادگی ضمیر و نداشتن تجربه کافی بیشتر در معرض خطر انحراف قرار می گیرند و لذا نیاز بیشتری به مراقبت، ارشاد راهنمایی و تربیت دارند. ناشنوایان بخاطر محرومیت از حس شنوایی و به قولی محرومیت از خاصیت « وصف العیش نصف العیش » بیشتر به قدرت بینایی خویش متکی هستند و به همین لحاظ از « حظ بصر» حداکثر بهره را می گیرند. زیباییهای ظاهر آنان را به خود جلب می کند و به همین لحاظ در انتخاب همسر نیز اکثراً به دنبال زوجی با زیبایی صورت و کشیدگی قامت می گردند. بخاطر محرومیت از حس شنوایی از فهم و درک بسیاری از مطالب که دیگران از راه شنوایی فرا می گیرند محرومند و گاه به خاطر درک مطلب به این و آن متوّسل می شوند و مطالب را از راه ناصحیح فرا می گیرند. آنان به سبب ضمیر پاک و خوش بینی، سریعتر از افراد عادی به دیگران اعتماد می کنند و مطالب گفته شده را بدون استدلال می پذیرند. به عبارت دیگر «دهن بینی» یکی از خصایص ناشنوایان است.
چگونگی غریزه ی جنسی در کودکان استثنایی بخش پایانی
وجود مشاوری توانان و متخصص در مراکز آموزشی استثنایی می تواند کمکی مؤثر بخصوص در آغاز سنین بلوغ برای گروههای مختلف استثنایی از جمله ناشنوایان باشد. دختران ناشنوا نیز هنگام آغاز دوران عادت ماهانه بیش از دوشیزگان عادی نیاز به راهنمایی و ارشاد و دانستن حقایق دارند. از طرفی به خاطر محرومیت از شنوایی و خجالت اکثراً نمی توانند خواسته های خویش یا ناآگاهیهای خود را با اولیای خود در میان بگذارند. مشاوران مراکز آموزشی می توانند راهنمایی مؤثر و اتکایی قابل اطمینان بخصوص در مراکز شبانه روزی برای آنان باشند. ناشنوایان نسبت به یکدیگر تعصبی معقول دارند ولی با اینهمه نیازمند تربیت جنسی هستند. مربیان مراکز آموزشی باید با هوشیاری بسیار بر رفتار و روابط دانش آموزان نظارت کنند و بین خانه و مدرسه باید همکاری نزدیکی در این مورد برقرار باشد و بخصوص به معاشرتهای آنان در خارج از محیط خانه و مدرسه توجّه کامل نمایند، زیرا ناشنوایان به سبب سادگی باطن و دوری از حیله های متداول بسهولت تحت تأثیر قرار می گیرند و به قول معروف «گول می خورند» این است که رفتارشان را باید زیر نظر داشت و معاشرینشان را کنترل کرد.
نابینایی، سبب استفاده بیشتر از دو حس شنوایی و لامسه می شود. نابینایان از طریق شنیدن بسیاری از مسائل را به درستی یا در مواردی به غلط از یکدیگر فرا می گیرند و بعضاً برای آگاهی از صحت و درستی اقوال و در مواردی به سبب کنجکاوی و گاه کشش جنسی نیاز به لمس کردن برای درک بهتر مسائل دارند و گاه این لمس کردنها خطرها و لغزشهایی را به دنبال دارد که گرایش به همجنس بازی یکی از این لغزشهاست. گاه اطرافیان لمس کردنهای کودکان و نوجوانان نابینا را امری عادی تلقی می کنند و بخصوص به خاطر محرومیت از بینایی نه تنها نسبت به آن بی توجّه هستند بلکه در مواردی به خاطر محبت بیشتر امکان بهتری را در این مورد ناخواسته فراهم می آورند.
درحالی که این لمس کردنها در صورت تداوم ممکن است به تدریج پایه های خلاف را در جهت گمراهی بنا نهد که گاه منجر به همجنس بازی، استمنا و تجاوز و نظایر آن گردد. نوازشهای بیجا، بوسه های بی مورد و تماسهای غیر معقول در سنین قبل از بلوغ این غریزه ی خفته را بیدار می کند و مشکلاتی را در زندگی کودک و نوجوان نابینا ایجاد می نماید. هوشیاری مربیان و دست اندرکاران مراکز آموزشی نابینایان بخصوص محیطهای شبانه روزی و تربیت صحیح جنسی از طریق مشاورینی ورزیده می تواند نظم جنسی صحیح را در کودکان، نوجوانان و جوانان نابینا ایجاد کند. مسئله گروه سنی و نشست و برخاست گروههای سنی نظیر با یکدیگر در مراکز آموزشی و خوابگاههای نابینایان از حساسیت بیشتری برخوردار است و باید دقیقاً مورد توجّه قرار گیرد.
عقب ماندگان ذهنی نیز از قوای جنسی کافی برخوردارند و با توجّه به محدودیت تفکّر و تعقل و عدم تشخیص موقعیتها ممکن است از آن بهره برداری غلط کنند، تحت تأثیر واقع شوند، گول بخورند و مورد سوء استفاده قرار گیرند. لذا مراقبت از آنها و تربیت و ارشاد آنان لازم و ضروری است. تجربه نشان داده که غریزه ی جنسی در بسیاری از معلولان ذهنی فوق العاده قوی است و انحراف استمنا و خودارضایی در بین آنان نشو و نمایی خاص دارد که باید مورد توجّه اطرافیان و بخصوص مسئولان مراکز آموزشی قرار گیرد. معلولان ذهنی با بهره ی هوشی متوسط راغب به ازدواج و تشکیل خانواده اند و در بسیاری موارد پدران و مادران خوبی برای فرزندان خویش می گردند و کانون خانواده را گرم نگاه می دارند، به همسر و فرزند خویش دلبستگی کافی پیدا می کنند و در حد توان در بهبود وضع خانواده می کوشند.
چگونگی غریزه ی جنسی در کودکان استثنایی بخش پایانی
معلولان جسمی حتی گروهی که از تحرک بسیار کمی برخوردارند از نظر غریزه ی جنسی در سلامت کامل بوده اکثراً خواستار ازدواج و تشکیل خانواده و داشتن فرزند هستند. مشکل بزرگ برخی از آنان یافتن همسر مناسبی است که بتواند به زندگی آنان شکل و رونقی کافی دهد. اگر با فردی مانند خود با کمبودهای تحرکی شدید ازدواج نمایند مسئله انجام کارهای جاری و گذران صحیح زندگی با توجّه به عمق معلولیت آنان مطرح است. فردی که خود تحرکی ندارد و برای گذران امور عادی و انجام وظایف جاری و روزمره نیازمند به کمک دیگران است اگر با فردی با همین خصوصیات ازدواج کند بدون شک در گذران زندگی و انجام کارهای معمول با مشکل مواجه خواهد بود لذا ارجح است با فرد سالم یا لااقل کسی که از تحرک کافی برخوردار باشد زندگی مشترک خویش را آغاز نماید تا زوج سالم چون عصای دست کمبودهای حرکتی زوج دیگر را جبران نماید و در انجام کارها او را یاری کند. ولی در مواردی یافتن همسر سالم به آسانی میسّر نیست و سالمندان اکثراً همسری رؤیایی با صورت زیبا و قامت رعنا می گردند و نادرند کسانی که زیبایی سیرت را بر ظاهر آراسته ترجیج دهند یا اگر چنین کسانی باشند یافتن آنان به آسانی میسّر نیست. این است که گاه معلولان جسمی بخصوص گروهی که معلولیت آنان عمیق بوده و حتی برای جابجایی، حمام کردن، لباس پوشیدن و به رختخواب رفتن مساعدت دیگران را نیازمندند به ناچار باید سالهای زندگی را بدون همسر در تنهایی یا در کنار پدر، مادر و یا در مؤسسات شبانه روزی و آسایشگاهها بگذرانند. مشکل ازدواج در مورد اکثر گروههای استثنایی صادق است.
بسیاری از آنان دریافتن زوجی مناسب و تشکیل زندگی مشترک با مشکلات عدیده ای مواجه هستند که این امر نیاز به خدمت نهادی دارد که به امر ازدواج گروههای استثنایی سروسامانی جدی دهد. برخی از گروههای استثنایی خواهان ازدواج با همسری چون خود هستند. از آن جمله ناشنوایان ازدواج با یکدیگر را ترجیح می دهند و تجربه نیز ژنتیکی و به دنیا آمدن فرزندانی معلول بلامانع باشد از استحکام بیشتری برخوردار است. برخی از گروههای استثنایی می توانند علاوه بر ازدواج با افراد سالم با گروههای دیگر استثنایی با نقصی متفاوت زندگی مشترک مناسبی را آغاز نمایند. برای مثال یک معلول بدنی که تحرک کافی ندارد، با پیوند زندگی زناشویی با ناشنوایی که از تحرک کافی و عادی برخوردار است می تواند زندگی موفقی داشته باشد. ناشنوا، جبران عدم تحرک معلول بدنی را می کند و معلول بدنی که از شنوایی و تکلّم عادی بهره مند است در فهم مطالب و بیان مقصود نیاز ناشنوا را برطرف می سازد. ولی انجام این پیوند و اصولاً انتخاب زوج مناسب علاوه بر آنکه نیاز به همکاری تمامی مؤسسات آموزشی و رفاهی دارد باید زیر نظر نهادی که در یکی از مؤسسات رفاهی تشکیل می گردد جامعه ی استثنایی را یاری نماید.
چگونگی غریزه ی جنسی در کودکان استثنایی بخش پایانی
افراد عادی از طرق مرسوم و متداول در جامعه، چون انتخاب شخصی، خواستگاری و یا معرفی توسط دوستان و آشنایان به هر طریق زوج یا زوجه ی دلخواه خویش را می یابند. ولی کمتر کسی از وجود همسری مناسب برای فردی استثنایی با خبر است تا با معرفی وی در این مورد کمک لازم را کرده باشد. مشاورین مراکز آموزشی می توانند با مذاکره با اولیای گروهی از دانش آموزان که در سالهای ازدواج هستند و همکاری با نهادی که این خطیر را به عهده خواهد گرفت این مشکل اساسی و این کار انسانی و خداپسندانه را به انجامی نیکو برسانند و حتی در تهیه وسایل اولیه زندگی با استفاده از کمک مؤسسات رفاهی و سایر ارگانها آنان را یاری نمایند. ضمناً در مواردی که ازدواج ممکن است به دلایل علمی و ژنتیکی از جمله توارث، همخونی و یا هر علت دیگر سبب تولّد فرزندی معلول گردد با ارشاد و راهنمایی و بیان حقایقی حتی المقدور آنان را از انجام چنین ازدواجهایی منع نمایند.
در مورد کودکان تیزهوش نیز تمام مطالب گفته شده درباره ی تربیت جنسی صادق است. از آنجا که سن یادگیری و زمان رفتن به مدرسه یکی از دوره های مهم در بروز تدریجی شکوفایی جنسی است و در دوران مدرسه است که بسیاری از تغییرات جسمی و روانی در کودکان و نوجوانان پدیدار می گردد و تحولی تدریجی در وجود آنان ایجاد می شود که درد دل با یکدیگر را به همراه دارد و تیزهوشان با توجّه به بهره ی هوشی بالا و به سبب تمایل به معاشرت با همفکران به جای همسالان گاه با بزرگتر از خود معاشرت می گردند، به همین سبب نیاز به مراقبت بیشتری دارند و باید همواره بر کارشان نظارت نمود. هوش سرشار آنان چنانچه در جهت صحیح مورد استفاده قرار نگیرد گاه در جهت خلاف مورد بهره برداری واقع می شود. آنان سریعتر منحرف می گردند و عمیقتر خلاف می کنند. بسیاری از کودکان و نوجوانان بزهکار از هوشبهر قابل ملاحظه ای برخوردار بوده اند که به سبب عدم استفاده ی صحیح و بموقع از هوش خویش و نبودن محیط خانوادگی یا آموزشی مناسب برای رشد و نمو صحیح به بیراهه کشیده شده اند.
علاوه بر تربیت جنسی تربیت جسمی و روانی کودکان و نوجوانان را نیز باید مورد توجّه قرار داد و از سایر غرایز و حواس آنان به درستی بهره برداری نمود. بلوغ در نوجوانان اکثراً با خودنمایی و مورد توجّه قرار گرفتن همراه است باید از این احساس در جهت ساخت شخصیت، جسم و روح نوجوان بهره گرفت و وی را به سوی مطالعه، ورزش و خودسازی هدایت نمود.
چگونگی غریزه ی جنسی در کودکان استثنایی بخش پایانی
به مسئله ورزش نوجوانان استثنایی باید بهای کافی داده شود و با استفاده از مربیان ورزیده و متخصص برای هر سنی ورزش مناسب را انتخاب کرد. توجّه به ورزش و ایجاد روح ورزشکاری و گذشت می تواند از بسیاری از انحرافات جلوگیری کند. ورزش مطلوب و مناسب با سن کودک علاوه بر آنکه جسم سالم را در کودک تضمین می کند سبب تقویت نیرو، رشد و قوی شدن عضلات و همچنین رشد فکری و ذهنی در کودک و نوجوان می گردد و در رفتار اجتماعی و حالات روانی وی نیز بی اثر نبوده به آنها نظم می بخشد.
ترتیب بازیهایی که به هماهنگی عضلانی، حرکتی و به کارگیری صحیح اعضای بدن از قبیل هماهنگی دست و چشم کمک کند در گذران صحیح سالهای آموزش بسیار مؤثر است. حتی به طریقه ایستادن و نشستن کودک و نوجوان باید توجّه کرد. ایستادن غلط و نشستن ناصحیح ممکن است علاوه بر کجی ستون فقرات بر اعضای داخلی بدن کودک چون قلب، قفسه سینه و دستگاه گوارش که در حال رشد و تکوین و تکامل است اثر نامطلوب گذارد.
استفاده از بازیها و ورزشهای کلاسیک چون والیبال، بسکتبال، شنا، پینگ پنگ و از این قبیل با توجّه به ذوق و علاقه نوجوان و جوان علاوه بر آنکه در رشد صحیح جسمی آنان مؤثر است و سبب تقویت عضلات و سلامت جسم می گردد، روح ورزشکاری و صداقت و گذشت را نیز در آنان تقویت می کند. اوقات فراغت آنها را پر کرده از پرداختن به مسائل انحرافی و گرایش به سوی رفتارهای نامتناسب جنسی جلوگیری می نماید. بسیاری از گروههای استثنایی از جمله ناشنوایان به ورزش علاقه ای خاص دارند و در رشته های مختلف آن ممتاز می گردند. باید با استفاده از تخصص مربیان ورزیده و ایجاد امکانات، از این علاقه آنان به نحو مطلوب استفاده نمود.
نهادهای موجود در جامعه برای افراد استثنایی از جمله باشگاههای ورزشی، انجمنهای علمی، محیط های تفریحی هر یک می توانند الگویی مناسب برای رشد فکری جوانان بوده در هدایت و ارشاد آنان به سوی کمال گامهای مؤثری بردارند. افراد و اطرافیان کودکان و نوجوانان از جمله مربیان، افراد خانواده و بستگان هر یک می توانند در به انحراف کشیدن یا بعکس در ساخت شخصیت صحیح کودک و نوجوان نقشی مؤثر داشته باشند. جوانی که پدر دانشمند یا مادر فاضله اش الگوی او است بدون شک به سوی کسب علم و تحصیل دانش کشیده می شود و محیط اطراف، اورا به سوی تحصیلات بهتر و مطالعه ی بیشتر هدایت می کند. و جوانی که در خانواده یا محیط منحرفی رشد می کند، انحراف نیز همراه با وی در او ریشه می گیرد و نمو می کند. اطرافیان و محیط زندگی کودک و نوجوان چون الگویی در هدایت و ساخت شخصیت کودک و نوجوان نقشی عمده و اساسی دارند. باید قبول کنیم که پیش از آنکه عقل سالم در بدن سالم باشد هر دو آنها در گرو محیط سالم و الگوهای صحیح فردی و اجتماعی موجود در جامعه ی اطراف کودک هستند.
کودکان استثنایی تألیف محمود پاکزاد
