شناخت و تربیت غریزه در کودکان استثنایی بخش اول

شناخت و تربیت غریزه در کودکان استثنایی بخش اول

شناخت و تربیت غریزه در کودکان استثنایی بخش اول غریزه چیست؟ غرایز از جمله نهادهای پیچیده در وجود موجودات زنده است که نوع تکاملی آن را در انسان این اشرف مخلوقات می توان یافت. غرایز در انسان و حیوان ایجاد نیاز می کند و این نیازها سبب ادامه حیات می گردند. غریزه خوردن، محبت به نزدیکان که عشق مادر به فرزند عالیترین جلوه ی آن است و بالاخره غریزه ی جنسی که از مهمترین غرایز موجود در انسان و حیوان بوده و سهمی مهم در تنازع بقا و ادامه ی نسل دارد.

اکثر دانشمندان نیز از غریزه ی جنسی به عنوان یکی از غرایز مهم، در زندگی انسان و حیوان یاد کرده اند و بقای نسل و ادامه ی حیات را در انسان و یا هر موجود زنده ی دیگر در رابطه با این غریزه دانسته اند و منشأ بسیاری از اختراعات، اکتشافات و بخصوص شکوفایی هنر را در بسیاری از جنبه ها در رابطه و وابستگی نزدیک یا غریزه ی جنسی می دانند. اما این غریزه ی مهم و سازنده چنانچه به انحراف کشیده شود می تواند منشأ بسیاری از فساد های اجتماعی، بی بند و باری، سقوط و انحراف و انحطاط نسل بشر باشد.

غریزه ی جنسی در تمام طول زندگی با شخص همراه است. در سنین کودکی به طریقی جلوه گر شده و اغنا می گردد و در نوجوانی به طریقی دیگر و بالاخره در جوانی به اوج خود می رسد که به سبب تغییرات در ظاهر بدن و تمناهای درون بیشتر آشکار می شود و در این زمان است که باید از آن به درستی استفاده شود زیرا اگر به بیراهه کشیده شود می تواند چون آتشی سوزان سلامت، حرمت، اعتقاد و شرافت فرد و اطرافیان را به آتش کشیده منشأ فساد و تباهی گردد. اما در مقابله و برخورد با این غریزه ی برتر که برخی از جمله فروید از آن به عنوان غریزه ی ممتاز یاد کرده اند چه باید کرد و با آن چگونه باید روبرو شد؟

شناخت و تربیت غریزه در کودکان استثنایی بخش اول

عده ای معتقدند که از همان اوان کودکی که طفل به تغییرات بدنی خود واقف می گردد باید وی را در جریان مسائل جنسی و تفاوت بین جنس زن و مرد قرار داد. او باید بداند که چرا بین پسر و دختر تفاوت است و این تفاوت از چه ناشی می گردد و منشأ چه تغییرات و تحولاتی در آینده خواهد بود. به عبارت دیگر عده ای از جمله فروید آزادی در مسائل جنسی را تجویز می کنند و معتقدند که سرکوبی و ایجاد محدودیت در مسائل جنسی در ساخت شخصیت فرد تأثیر نامطلوب می گذارد و حتی در مواردی سبب عدم رشد و شکوفایی استعدادهای شخص می گردد.

و از طرف دیگر منع کودکان و نوجوانان از دانستن واقعیات مربوط به غریزه ی جنسی و سخت گیری در این باره و آگاه نساختن آنها از حقایق، آنان را درونگرا می سازد و سبب می شود که از طرق ناصحیح از مسائل، به غلط آگاه شده و از طرق غیر متداول و نامعقول خویشتن را اغنا کنند که بازی با خود، استمنا، همجنس بازی، تجاوز به عنف را از جمله محصولات و نتایج این محدودیتها می دانند. گروه طرفداران آزادی جنسی گاه بی بند و باری را با تربیت جنسی اشتباه می کنند و در این مورد راه خلاف می روند که نتیجه آن گاه افراط و لغزشهایی است که جبران ناپذیر است و چه بسا بنیان خانواده ها را به هم می ریزد و انسان را تا حد حیوان تنزل می دهد.

در مقابل طرفداران آزادی جنسی، عده ای نیز به محدود کردن و در مواردی سرکوب نمودن غریزه ی جنسی معتقدند. آنان می گویند که مسائل جنسی منشأ و سرچشمه ای برای انحراف است و باید از آغاز طفولیت جلوی آن را گرفت تا این جوی کوچک به رودخانه ی عظیمی تبدیل نگردد که خروش و سرعتش همه چیز را از بین ببرد.برخی از طرفداران افراطی نظریه ی محدودیت جنسی گاه امور جنسی را زشت و کثیف می دانند و حتی طبیعی ترین و صحیحترین جلوه ی غریزه جنسی یعنی ازدواج را نیز حرام می شمارند. خوب اکنون ببینیم با این غریزه ی برتر، شکوفا و شخصیت ساز چگونه باید برخورد کرد؟  آیا سرکوبش نماییم یا آزاد و بی بند و بار رهایش کنیم؟

شناخت و تربیت غریزه در کودکان استثنایی بخش اول

هیچ کدام نه افراط آزادی جنسی را می پذیریم و نه تفریط سرکوبی و تحریم آن را قبول داریم. بلکه می گوییم که باید از طریق تربیت صحیح جنسی و تفهیم مسائل، با زبان مناسب سن و سال کودکان و نوجوانان و برآوردن نیازهای جوانان در قالب ازدواجهای متناسب و بموقع و با مهار کردن نفس اماره و به کارگیری نفس لوامه فرزندان خویش را از امور جنسی آگاه سازیم و بد و خوب را به آنان بفهمانیم. باید واقعیات و مشکلات مربوط به امور جنسی را بموقع و با زبانی ساده و با توجّه به موقعیت سنی کودکان و نوجوانان به آنان تفهیم نمود و در این مورد همواره باید تفاوت جنسیّت، نقش جنسی، اخلاق جنسی و بهداشت جنسی را آموزش داد. تربیت جنسی باید به طریقی اعمال گردد که علاوه بر بیان واقعیات سبب هدایت فرد شود و از لغزشهای احتمالی او جلوگیری کند.

تربیت جنسی باید به منظور آگاهی انجام گیرد نه آنکه باعث زودرسی بلوغ و استفاده غلط از موقعیتها شود.

سایر غرایز موجود در انسان که افراد بشر در گذران زندگی از آنها بهره می گیرند کمتر از قاعده و قانونی برخوردارند و یا در به کارگیری آنها محدودیتی وجود دارد. هر جامعه، با توجّه به آداب و سنن خود به نوعی صرف غذا می کند و سد جوع می نماید. ولی غریزه ی جنسی برخلاف سایر غرایز در تمامی جوامع و ادیان از قاعده و روشی پیروی می کند و به هر حال رفتارهای جنسی تابع قاعده ای است و هر کس به هر طریق و هر کجا که بخواهد نمی تواند از این غریزه به دلخواه خویش استفاده کند و این خود دلیل محکمی است بر اینکه مسائل جنسی را حرمت و حجب و حیایی است. غریزه ی جنسی ضامن تنازع بقا و ایجاد کننده عواطف مادر و فرزندی است.

لذا باید به خاطر حفظ حرمت خانه و خانواده از قید و بندی برخوردار باشد. خویشتن داری، زهد و تقوی، محدود کردن نفس اماره و جهت دادن صحیح و به کار گیری درست غریزه ی جنسی می تواند سبب خلاقیت در جهت رشد فردی و جمعی و تحولات فکری و هنری در جوامع بشری گردد. غریزه ی جنسی جزیی از زندگی است که سبب برانگیختن انگیزه های عاطفی، فداکاری و شکل دادن به شخصیت کودک و نوجوان می گردد.

آنچه در این میان باید مورد بحث قرار گیرد وجود و هستی این غریزه نیست زیرا غریزه ی جنسی در هر فرد و موجودی به ودیعه نهاده شده است. بلکه نوع ارضای آن به طریقی است که فرد را به گمراهی و جامعه را به انحطاط نکشد.

کودکان استثنایی تألیف محمود پاکزاد

، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *